ده دلیل که نشان میدهد قدیمیترین رسانهی برخط جمعی هنوز کارآمد است
از چهارم اردیبهشت ۱۳۱۹ ش. که اولین فرستندهی رادیویی ایران با پخش روزانه هشت ساعت برنامه افتتاح شد تا امروز، این رسانهی سحرانگیز هفتاد و پنج بهار پر فراز و نشیب را با ما طی کردهاست. رادیو به عنوان اولین رسانهی برخط جمعی خیلی زود جای خود را در میان قشرهای مختلف مردم باز کرد و حتی بعد از راه اندازی تلویزیون ملی در دهه چهل تا مدتها رسانهی اول مردم ایران بود. پدران ما بسیاری از تحولات مهم تاریخی و اجتماعی را با رادیو سپری کردهاند. از دلهرهی روزهای اشغال ایران توسط قوای متفقین در جنگ جهانی دوم تا شور نهضت ملی شدن صنعت نفت و خفقان کودتای ۲۸ مرداد، این رادیو بود که سریع و بیواسطه دلهای مردم ایران را به هم پیوند میداد.
با گسترش رسانههای تصویری رقیب در دهههای بعد، همچنان رادیو محبوبیت خود را حفظ کرد. روزهای پیروزی انقلاب اسلامی و شبهای طولانی مقاومت مردم در جنگ تحمیلی با رادیو سپری شد و در تمام این سالها غیر از اطلاعرسانی، تولید و پخش برنامههای فرهنگی و اجتماعی متنوع، رادیو را به مدرسهای شبانهروزی و تفرجگاهی رایگان برای اقشار مختلف مردم تبدیل کردهاست.
اما شاید به نظر برسد که هجوم رسانههای نوین ارتباطی به خصوصیترین ساحتهای زندگی مردم و رواج زندگی نسل جوان در دنیای مجازی، به تدریج نقش رادیو در تحولات فرهنگی اجتماعی را کمرنگ کرده و این رسانهی قدیمی به روزهای پایانی عمر خود نزدیک میشود. هر چند که تغییر ذائقهی رسانهای نسلها موضوعی انکار شدنی نیست، اما در ادامه دلایل فراوانی آوردهایم که نشان میدهد رادیو همچنان میتواند در عرصههایی بیرقیب و یا میاندار پیامرسانیهای رسانهای باشد. بیایید با رادیو آشتی کنیم!
۱- رادیو؛ رسانهی بحران:
کدام ابزار رسانهای فراگیر هست که اطلاعات را در لحظه منتقل کند، قابل حمل باشد، سخت افزاری ارزان، ساده و سبک داشته باشد، در همه جا وجود داشته باشد و از همه مهمتر، عموم مردم بتوانند بدون هیچ دانشی از آن استفاده کنند؟ از سالها پیش این ویژگیها در رسانهی رادیو جمع شده و بعید است حتی با گسترش تلفنهای همراه و اینترنت تا سالهای سال هیچ کدام از رقبا در این ویژگیها به پای رادیو برسند. هنوز هم قابل اعتمادترین رسانه که با فرستندهایی کوچک و ارزان میتواند محدودهی جغرافیایی وسیعی را پوشش دهد رادیو است. میلیونها خودروی سنگین و سبک چندین دهه است که به گیرندههای رادیو مجهز هستند و در کشور ما بیش از 12 شبکه سراسری 24 ساعته رادیویی بر روی موج اف ام دریافت میشود. این ویژگیهای منحصر به فرد در رادیو موجب شدهاست که آن را رسانهی بحران بنامند و حتی در فهرست اقلام ضروری در کولههای امداد و نجات «رادیو» از قلم نیفتد. گوشیهای تلفن همراه هم برای روز مبادا بهتر است که رادیو را بینیاز به آنتن مخابراتی و شبکهی اینترنت دریافت کنند.
۲- رادیو؛ رسانهی نجیب:
انتقال پیام صرفاً متکی بر صوت ویژگی منحصر به فرد رادیو است. سایر رسانههای ارتباط جمعی سنتی و نوین همگی متکی به قوهی بینایی هستند: روزنامه، مجله، تلویزیون و انواع رایانهها برای انتقال کامل پیام نیاز به خیره شدن مخاطب به صفحه و درک محتوا از طریق چشمان دارد. به همین دلیل رسانههای دیداری میزان تمرکزی بسیار بیشتر از رسانهی شنیداری رادیو میطلبند.
از سوی دیگر عمده فعالیت خانمهای خانهدار، کارگران، رانندگان، نگهبانان و بسیاری دیگر از مشاغل به توجه مستقیم بینایی و درگیری رودررو با ابزار کار محتاج است و در عین حال هیچ نیاز جدی به قوهی شنیداری ندارد. اینجاست که رادیو به عنوان رسانهای نجیب، همراه و همنشین روزانهی میلیونها انسانی است که در خانه مشغول آشپزی هستند، در کارخانه پای دستگاهی صنعتی ایستادهاند و یا در خیابان فرمان خودرو به دست دارند.
شما در اغلب مواردی که مشغول کار دقیق فکری نیستید میتوانید با رادیو باشید و کار خود را بکنید. در زمانهای که وقت شما از هر چیزی بیشتر ارزش دارد، با شناخت دقیق از برنامههای مورد علاقهتان در رادیو میتوانید به عمر مفید خود بیفزایید.
۳- رادیو؛ رسانهی روشندلان:
«برقراری عدالت رسانهای» و «دسترسپذیر کردن پیامهای رسانهای» را از دستاوردهای رسانههای نوین میدانند. حال آنکه از میان تمامی ابزارهای موجود، تنها رادیو است که میتواند بدون نیاز به هر گونه تغییر در محتوا یا ساختار خود، رسانهی نابینایان و کمبینایان باشد. همین یک دلیل کافی است که رادیو باقی بماند و برای رفع نابرابری دسترسی به رسانهها برای جمعیت حداقل یک درصدی روشندلان در جامعه ایران، رسانهای کامل باشد.
۴- رادیو؛ رسانهی موسیقی:
با فراگیر شدن شیوههای ضبط و پخش موسیقی و ادغام آن با انواع شیوههای دسترسی دیجیتال و برخط به موسیقی، شاید به نظر برسد که رادیو در این زمینه کارآمدی خود را از دست داده است. اما اشتباه میکنید! رادیو در معرفی آثار جدید موسیقایی و عرضهی سبکهای مختلف موسیقی به عموم شنوندگان خود نقش تعیین کنندهای دارد.
شاید گروه اندکی از طرفداران موسیقی باشند که بعد از شناخت دقیق عوامل یک اثر به دنبال خرید و گوش کردن آن آلبوم بروند. اما جمعیت بزرگی که آثار موسیقایی در سبد مصرف رسانهای روزانهشان قرار دارد، آثار مورد علاقهشان را یکبار شنیده و پسندیدهاند. شاید تصور شود که با دسترسیهای وسیعی که از طریق اینترنت به محصولات موسیقایی ایجاد شدهاست، شنیدن و انتخاب آثار ساده شده. پاسخ هم آری است و هم خیر. اگر شما میدانید که به دنبال چه نام و چه اثری هستید در اینترنت دسترسیهای متنوعی به آن اثر موسیقایی خواهید داشت. اما اگر ندانید و بخواهید انتخاب کنید چه؟ آنگاه با دریایی از اطلاعات صوتی مواجه میشوید که معلوم نیست با چه شیوهای باید سلیقهی خود را در انتخاب آن اعمال کنید. پس اگر به دنبال تنوع در ذایقهی موسیقایی خود هستید و اگر به دنبال آثار جدید از هنرمندانی جدید میگردید، چه جایی بهتر از رادیو که تهیهکنندگان خبره، متناسب با حال و هوای روزها و ساعتها، از میان گنجینهی نامتناهی آرشیو موسیقی، قطعاتی را معرفی و پخش میکنند؟
علاوه بر شبکه تخصصی موسیقی، رادیو آوا (FM 93.5)، و رادیو پیام (FM 104) که حجم زیادی از زمان پخش خود را به موسیقی اختصاص میدهد، اغلب شبکههای رادیویی در برنامههای مختلف خود به پخش و معرفی موسیقی اهتمام دارند.
۵- رادیو؛ رسانهی کتاب:
اهمیت و جایگاه کتاب و کتابخوانی در اعتلای فرهنگ جامعه بر کسی پوشیده نیست. ستیزهجویی رسانههای تصویری از سینما و تلویزیون گرفته تا اینترنت و شبکههای اجتماعی با فرهنگ کتابخوانی هم سالهاست که در محافل علمی اثبات شده و نهادهای فرهنگی متعددی به دنبال احیای مطالعه کتاب هستند. اما سوال اینجاست که کدام رسانهی ارتباط جمعی فراگیر قرابت ساختاری و کارکردی بیشتری با کتاب دارد؟ یعنی برای احیای مطالعهی کتاب از سهم کدام رسانهها باید کاست و به مصرف کدام رسانهها باید افزود؟
در فرایند کتابخوانی مرور خط با چشم، خوانش کلمات با جستجو در گنجینهی واژگان و درک مفهوم در ذهن اتفاق میافتد. در حقیقت حس بینایی کمترین میزان تأثیر در فهم مطالب را ایفا میکند و ذهن خوانندهی کتاب است که وظیفهی رمزگشایی از کلمات و درک معنی را بر عهده دارد. برخلاف رسانههای تصویری مثل تلویزیون که فهم پیام در آنها با تحلیل ظاهری تصاویر و کمترین میزان فعالیت مغزی اتفاق میافتد. به طور کلی در استفاده از ابزارهای رسانهای هر چقدر سهم قوهی بینایی در فهم پیام کم شود به همان میزان عمق پردازش خودآگاه معانی افزایش مییابد. وقتی ما به دیدن تلویزیون عادت میکنیم به تدریج توانایی مغزی تمرکز بر رمزگشایی خطوط متن را از دست میدهیم و ذهنمان «تنبل» میشود. اما شنیدن رادیو این آسیب را به فرایندهای درک پیام در مغز نمیزند و شنوندهی رادیو هم تا حد زیادی مثل خوانندهی کتاب باید با اتکا به گنجینهی واژگان صوتی خود و بدون فرایند سطحی تصویری به دنبال درک معنا باشد.
اگر رادیو بتواند در سفرهی رسانهای مردم همچنان سهم خود را حفظ کند، میتوانیم امیدوار باشیم که حرکت گریز از مطالعه در نسلهای آتی کندتر شود.
البته این روزها کمک دیگری که رادیو به کتاب میکند، گسترش قالب «کتاب گویا» یا همان «کتاب صوتی» است. قالبی که هر چند نباید صد در صد جایگزین کتاب شود؛ اما به عنوان رسانهای مکمل و مشوق در امر کتابخوانی میتواند به کار گرفته شود.
۶- نمایش رادیویی؛ پرنیان خیال:
«نمایش» به عنوان گونهای پویا و خیالانگیز در میان قالبهای برنامهی رادیویی شاخص است. «داستانمحوری»، «بیان غیرمستقیم پیام» و از همه مهمتر «برقراری ارتباط با احساسات شنونده» سه ویژگی اصلی ساختار نمایش رادیویی است که آن را از سایر ساختارهای رادیویی متمایز میکند.
شاید به نظر برسد که نمایش رادیویی در زمانهای که دهها شبکهی تلویزیونی بیوقفه به پخش برنامههای نمایشی اعم از فیلم و سریال و ... میپردازند نمیتواند نزد مخاطب جایگاهی بیابد. اما اینطور نیست! به تصویر کشیدن داستانها در قالب سینما یا تلویزیون در حقیقت از بین بردن حس تخیل مخاطب و سرگرمکردن او با توهمی از واقعیت است. هر چند که این توهم بسیار مقهورکننده و جذاب است، اما تحمیلی بودن همهی جزییات تصویر به ذهن مخاطب باعث میشود که او در پردازش داستان منفعل باشد و ذهنش «کند» شود. این کندی ذهن اصلیترین عامل «ضدخلاقیت» در دوران ماست. حال آنکه شنوندهی نمایش رادیویی هر چند که در انتخاب نوع صدا و نحوهی پیشبرد داستان آزاد نیست، اما تمام فضاسازیها و شخصیتپردازیهای اثر نمایشی در ذهن او و با خلاقیت شخصی خودش شکل میگیرد. برای تقویت تمرکز و خلاقیت مخصوصاً در کودکان و نوجوانان، شنیدن «نمایش رادیویی» اکسیری جادویی است.
علاوه بر یک شبکه رادیویی تخصصی نمایش (FM 107.5) در جدول پخش اغلب شبکههای رادیویی، حتماً ردیفی برای پخش نمایش وجود دارد.
۷- رادیوهای تخصصی؛ دانشگاه سراسری رایگان:
شبکههای تخصصی رادیویی که در کشور ما هم وجود دارد، بخاطر دسترسی به کارشناسان برجسته و بهرهمندی از نظرات متخصصان خبره در موضوعات گوناگون عملاً به دانشگاهی عمومی و رایگان شبیه هستند که مخاطبان با سطح دانش و علایق مختلف میتوانند در تمامی روزها و ساعتها از آن استفاده کنند. رادیو قرآن (FM 100) و رادیو معارف (FM 96) در حوزه معارف اسلامی، رادیو سلامت (FM 102) در حوزه بهداشت و سلامت و رادیو اقتصاد (FM 98) در حوزه بازرگانی، تجارت و مسایل مالی اصلیترین این شبکهها هستند. در برنامههای مختلف این رادیوها حتی امکان گفتگوی مخاطب با کارشناسان و پاسخ به سؤالات شنوندگان وجود دارد. (مثل مجموعه برنامه پرسمان رادیو معارف)
البته شبکههای دیگری مثل رادیو ورزش (FM 92)، رادیو فرهنگ (FM 106) و رادیو گفتگو (FM 103.5) هم وجود دارند که در آنها گفتگوهای کارشناسی تخصصی با حضور کارشناسان حوزههای مختلف انجام میشود که در رتبهی بعدی از لحاظ آموزش قرار میگیرند.
۸- رادیوهای محلی؛ پشتوانهی فرهنگ بومی:
رادیوهای محلی در سراسر جهان کارکردهای ویژهای به عهده دارند که با هیچ رسانهی دیگری قابل جایگزینی نیست. گسترهی محدود پخش رادیوهای محلی -برخلاف تصور اولیه- فرصتی طلایی برای پویایی و کارآمدی آنها ایجاد کرده است. تولید و پخش محدود و ارزان در کنار عوامل تولید بومی موجب میشود که نبض مسایل مهم اجتماعات مناطق کوچک در رادیوی محلی بزند. رادیوهای محلی که معمولاً به موضوعات اجتماعی – فرهنگی میپردازند، علاوه بر ایجاد حس همدلی و همکاری در مردم یک منطقه، زبان مردم در انتقال مشکلات به مسئولان هستند و راه مطمئنی برای اطلاعرسانی و جریانسازیهای اجتماعی برای مسئولان محلی محسوب میشوند.
در ایران نیز بیش از سی شبکهی محلی رادیو که با نام رادیوهای استانی شناخته میشوند وجود دارد که علاوه بر انتقال اخبار و اطلاعات محلی به مردم هر استان، وظیفهی حمایت و تقویت فرهنگهای بومی مثل آداب و رسوم، گویش و زبان، هنجارها و اخلاقیات را بر عهده دارند.
آزادی عمل بیشتر شبکههای استانی رادیو (در مقایسه با رادیوهای سراسری) برای پرداختن به نقاط ضعف و قوت فرهنگ و اجتماع هر استان، مزیتی غیرقابل چشمپوشی برای این رسانه است.
۹- رادیوهای خصوصی؛ آچار فرانسه:
راهاندازی شبکههای خصوصی و محدود اطلاعرسانی صوتی با فرستندههای رادیویی کوچک و کمقدرت از جمله ابتکاراتی است که با شناخت دقیق از قابلیتهای رسانهی رادیو میتواند در موارد خاصی بسیار مثمر ثمر باشد. از نمونههای موجود این نوع از رادیو میتوان به «رادیو کارخانه» که در محیط وسیع یک گروه صنعتی پخش میشود و یا «رادیو نمایشگاه» که در فضای باز نمایشگاههای مختلف به مخاطب عرضه میشود اشاره کرد.
این نوع از رادیو که معمولاً برای اطلاع رسانی یا تبلیغات در وسعت کم و برای مخاطب خاص طراحی میشوند با کمترین امکانات فنی و حتی بدون فرستندههای مرسوم (از طریق کابلکشی و بلندگوهای میدانی) کارایی فراوانی دارند. رادیوهای خصوصی را میتوان حتی برای مناطق مسکونی که افرادی با فرهنگ، هنجار، نیاز و یا شرایط خاص در آن زندگی میکنند راهاندازی کرد. مثلاً شهرکهای مهاجرنشین و یا اردوگاههای موقت در مواقع بحران.
رادیوهای خصوصی (بلندگویی) ابزاری برای ایجاد سریع انسجام در جمعی محدود، اطلاعرسانیهای ویژه و حساس و فرهنگسازیهای اقتضایی و درون گروهی است.
۱۰- رادیوهای اینترنتی؛ خلاقیت بیمرز:
برای بیش از نیم قرن، تولید و پخش رادیو با ریلهای مغناطیسی و دستگاههای ضبط و پخش آنالوگ انجام میشد. استودیوهای رادیویی با انبوهی از تجهیزات گرانقیمت و حساس انباشته بود و برنامهسازان رادیو علاوه بر دانش و هنر به مهارتهای فنی وسیعی نیاز داشتند. با ورود فناوریهای رایانهای و توسعهی اینترنت، نه تنها فرایند سنتی تولید و پخش برنامههای رادیویی متحول شد، بلکه راههای جدیدی برای ساخت برنامه و رساندن آن به گوش مخاطب هم باز شد. دیری نپایید که با فراگیر شدن مهارتهای رایانهای و اشتیاق نسل جوان برای تولید محتوای رسانهای، سر و کلهی «پادکست»ها پیدا شد و برنامههای خلاقانه و متنوع رادیویی که با ارزانترین امکانات در استودیوهای خانگی تولید شده بود در سطح اینترنت پخش شد.
هر چند که باز خیلیها ظهور رادیوهای اینترنتی را آغاز افول رادیوهای سنتی میدانستند، اما گذر زمان نشان داد که عملاً این رادیوهای اینترنتی هستند که برای بقا به رادیوهای سنتی میپیوندند و نسل جدید برنامهسازان حرفهای رادیو، از میان خیل پادکستسازان خوش ذوق دستچین میشوند.
*
همهی آن چه در بالا گفته شد نشان میدهد که نباید برای بقای رادیو در سالهای آینده نگران بود. بلکه نسل قدیم باید میراث ارزشمند رادیو را درست به نسل جوان بسپارد و نسل جوان باید دربارهی کارکردهای بیبدیل رادیو آموزش ببیند. حالا وقت آن است که به فکر کیفیت بخشی به محتوای برنامههای رادیویی و ارتباط وسیع و دقیق با مخاطب باشیم.
رادیو زنده است؛ چون مخاطب رادیو زنده است.