در عصر رسانهها، که انتشار اخبار در فضای مجازی و رسانههای اجتماعی، اهمیت بیشتری نسبت به انتقال شفاهی آن پیدا کرده، شایعات لباس جدیدی پوشیده و در قالب «اخبار جعلی» (Fake News) خودنمایی میکنند. هر چند در سواد رسانهای به موضوع «شایعات و اخبار جعلی» پرداخته میشود و تقویت تفکر انتقادی نسبت به پیامهای رسانهای به عنوان راهحلی برای در امان ماندن از آسیب اینگونه اخبار شمرده میشود؛ اما با نگاه اخلاقی نیز میتوان رهیافتهای مهمی درباره تولید و انتشار شایعات به دست آورد.
گویا چرخیدن در صفحات مجازی، گروهها و کانالها، بدون گذاشتن نظر و پاسخ دادن یا بازنشر لذت زیادی ندارد. این تصادفی نیست. طراحان رسانههای اجتماعی با هدف رونق بیشتر سکّوی خود، به دنبال جلب مشارکت بیشتر کاربران هستند. لذا در بهروزرسانیهای پیدرپی با بهینهکردن تجربه کاربری (UX) امکان انتشار محتوا و واکنش نسبت به پیامهای دیگران را تسهیل میکنند. این فرایند باعث میشود ساکتترین کاربران هم تحریک شوند و چیزی بگویند؛ چه برسد به فعالان و بیش فعالان. این میشود که فضای رسانههای اجتماعی آکنده از سخنهای بیهودهای است که گفتنش به کسی سودی نمیرساند و اگر گفته نشود کسی ضرر نمیکند.
همانطور که مکالمات و محاورات خصوصی در فضای مجازی نیاز به رعایت آداب دارد، حضور در جمعهای مجازی نیز باید پیرو موازین اخلاقی خاص آن باشد. هر چند میدانیم که بسیاری از این قواعد برگرفته از آداب فضای حقیقی است؛ اما مرور آنها و توجه به ظرافت های رفتار در محیط مجازی حتماً ضروری است. برخی از مهمترین این موارد را در ادامه مرور میکنیم.
از جمله کاربردهای مهم فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) همانطور که در نام آن هم دیده میشود، برقراری ارتباط بین افراد با کمک فناوری است. از آنجا که توسعه فناوریهای ارتباطی مثل پست و تلگراف و تلفن در قرنهای گذشته به آهستگی رخ داده بود، آداب و رسوم و فرهنگ استفاده از آنها در جوامع مختلف به تدریج در میان مردم شکل گرفته بود. اما در سه دهه گذشته که انقلاب اطلاعاتی به سرعت ابزارها و بسترهای برقراری ارتباط بین انسانها را دگرگون کرده، اخلاق و آداب ارتباطات مجازی آنچنان که باید فرصت تدوین و ترویج نیافته است. به بیان دیگر، اخلاق ارتباطات از توسعه ارتباطات جا مانده است!
گفتگو درباره ماهیت «فناوری» (تکنولوژی) و اثر آن بر زندگی انسان، آن قدر قدیمی است که در آثار «افلاطون» هم ردپای آن را میتوان یافت. اما «فناوری» به خودی خود تا پیش از دوره معاصر هیچگاه یک موضوع فلسفی بهشمار نمیرفت. اهمیت و اثرگذاری فناوریهای نوین (Modern technology) بعد از انقلاب صنعتی و توسعه کشورهای غربی روز به روز بیشتر معلوم شد تا جایی که در قرن نوزدهم میلادی شخصیتهایی مثل «کارل مارکس» و همقطاران او، موضوع تولید صنعتی و نتایج آن برای جوامع را مورد تحلیل و بررسی قرار دادند. این جریان فکری که تا امروز هم ادامه یافته، پرچمدار بحث درباره «فلسفه فناوری» و حواشی آن بودهاند.
آیا میتوان مراحلی را برای ارتقای گام به گام مهارت «انتخاب آگاهانه و
کاربری مسئولانه» کودکان و نوجوانان در مواجهه با دنیای رسانهها پیشنهاد
داد؟ آیا نظام تعلیم و تربیت میتواند دستورالعملی برای اطمینان از تحقق
مراتب تربیت رسانهای در دانشآموزان داشته باشد؟
به نظر میرسد پاسخ
سهل و ممتنع این سؤالات به نوعی در خود شعار تربیت رسانهای مستتر باشد.
انتخابگری، آگاهی، کاربری و مسئولیتپذیری همان چهار رکن اصلی این تعریف
است که اگر بتوان برای آن حد و حدودی تعیین کرد و شرایط و الزامات تحقق آن
را تبیین نمود، ایدهی «مسیر تربیت رسانهای» خودش را بهتر نشان خواهد داد.
واقعاً مشکل اخلاقیات با رسانهها چیست؟
آیا ایرادی در ذات رسانههای
نوین وجود دارد یا صرفاً برخی هنجارشکنیها و عبور آنها از مرزهای اخلاقی
ایجاد مشکل میکند؟
اگر این مشکل ناشی از تعریف و ساختار یک رسانه باشد
(فرم رسانهای) طبیعتاً امکان بکارگیری آن متناسب با معیارهای اخلاقی وجود
ندارد. اما اگر ایراد از موضوعات و مضمونهای مطرح شده در رسانه باشد
(محتوای رسانهای) احتمالاً میتوان با دخل و تصرف در آن، زمینهی کاربست
اخلاقی رسانهها را فراهم کرد.
در دو سه سال گذشته که عبارت «تربیت رسانهای» را زیاد میشنویم و به کار میبریم، بارها با این سؤال روبهرو شدهام که مگر عنوان «سواد رسانهای» چه اشکالی دارد که به دنبال جایگزینی برای آن هستیم؟ حد و مرز «تربیت رسانهای» تا کجاست و قرار است چه کاری بکند که «سواد رسانهای» از انجام آن ناتوان است؟ اصلاً این «تربیت رسانهای» از کجا آمده و معادل چه اصطلاح یا عبارت یا حیطه علمی و دانشگاهی در جهان است؟ حالا شاید وقت آن رسیده است که با کمی گفتوگوی بیشتر درباره طرحواره ذهنی «تربیت رسانهای»، همه پژوهشگران، اندیشمندان و معلمان عرصه «تربیت» و «رسانه» را به این چالش گروهی دعوت کنیم.
در طب سنتی ایرانی، هر غذا و ماده خوراکی یک یا چند «مُصلِح» دارد. «مُصلِحات»، برخی مواد غذایی یا گیاهان دارویی هستند که مصرف آنها به همراه غذای اصلی میتواند در اصلاح و تعدیل عوارض جانبی آن غذا مؤثر باشد و هضم غذا را سادهتر و فایدههای غذا را در بدن مضاعف کند. «گردو» در کنار پنیر، «نعناع» به همراه ماست و «نمک» روی خیار، نمونههایی از مُصلحاتی هستند که در عادتهای غذایی ما کاملاً جا افتادهاند.
قرنطینه اجباری دانشآموزان و آموزش مجازی در سال تحصیلی جاری را میتوان به غذای جدید و ناشناختهای تشبیه کرد که ناخواسته در سفره خانوادهها و مدرسهها قرار گرفته است. با این نگاه، لازم است به شکل اضطراری مُصلحاتی به سفره تحصیلی دانشآموزان و معلمان اضافه شوند تا از عوارض جانبی این غذای تازه بکاهند و بر فایدههای آن بیفزایند.
در تابستان و پاییز سال ۱۳۹۸، به دعوت کارشناسان محترم معاونت محتوای مرکز ملی فضای مجازی، گزارشی اجمالی از وضعیت آموزش مجازی در ایران جهان آماده و ارائه کردم. اما در زمستان ۹۸، طوفان کرونا جهان را در نوردید و طومار مدرسه و یادگیری و فناوری آموزشی را یکجا در هم پیچید. لذا بازآرایی و اصلاح و صافکاری آن گزارش اولیه به همت کارشناسان آن مرکز محترم به طول انجامید و نهایتاً در آذر ۹۹ -دقیقاً یکسال بعد از نگارش اولیه- در قالب یک مجلد مجازی رونمایی شد.
در برهوت توجه به موضوع «تربیت» در زیستبوم سواد رسانهای ایران، خبر خوبی که هفته پیش شنیدیم، انتشار رایگان «کتابچه راهنمای تربیت رسانهای در خانواده» از طرف «مدرسه هنر و رسانه آینه» بود.
بعد از مطالعه کتابچه مذکور و گفتگو و مشورت با دوستانم، تصمیم گرفتم «تشکری بزرگ» و «گلایهای کوچک» از «مدرسه هنر و رسانه آینه» را به بهانه انتشار این محصول جدید، رسانهای کنم.