و در تاریخ خواهند نوشت که در سنه یکهزار و سیصد و نود و نه شمسی، که سفاهت و شقاوت و کرونا از اینجا تا ینگهدنیا را در نوردیده بود، شبپرههای ریشپرفسوری آخرین تلاشهایشان را میکردند تا زیر سایهی جهل و درماندگی عوام، خود را از آفتاب حقیقت مصون دارند...
البته من مدتهاست به توصیه استاد اخلاقم (!) پایم را از مناقشه با سیمکشها بیرون کشیدهام. اما به پاس رادمردی و زمانشناسی سروران ارجمندم «دکتر کمیل خجسته» و «دکتر عبدالحسین کلانتری» در پاسخگویی به آخرین تقلای مستفرنگهای نشسته بر گردهی ملت، شما را به خواندن یادداشتهای زیر دعوت میکنم:
دنیای استیو جابز و دنیای وزارت ارتباطات
کمیل خجسته
«جهان مصالحهها» یا «منازعات پلتفرمی»؟
عبدالحسین کلانتری
+ الیس الصبح بقریب؟
++ شادی روح سیدمجتبی نواب صفوی صلوات.
جدیترین فعالیت من در تابستانی که حالا کمکم لایق به کار بردن افعال ماضی میشود، حتی جدیتر از دورهی کارآموزی، هفتمین حضورم در اردویی بود از جنس اردوهای جهادی:
اولین اردوی جهادی دانشجویان دانشگاه علم و صنعت ایران، پاوه، شهریور ۱۳۸۳
از بسیاری از جهات آنچه در جهادی هفتم آموختم با همهی آنچه در جهادیهای گذشته یاد گرفته بودم برابری میکند.