در دومین جلسه از جلسات دانش افزایی دبیرستان دوره اول پسرانه فرهنگ، در جمع اولیای محترم پایه هفتم به موضوع راهبردها و روشهای صیانت از فرزندان در فضای مجازی پرداختم.
این مبحث برشی از دوره جامع «رشدانه۱۴۰۰» است.
و در تاریخ خواهند نوشت که در سنه یکهزار و سیصد و نود و نه شمسی، که سفاهت و شقاوت و کرونا از اینجا تا ینگهدنیا را در نوردیده بود، شبپرههای ریشپرفسوری آخرین تلاشهایشان را میکردند تا زیر سایهی جهل و درماندگی عوام، خود را از آفتاب حقیقت مصون دارند...
البته من مدتهاست به توصیه استاد اخلاقم (!) پایم را از مناقشه با سیمکشها بیرون کشیدهام. اما به پاس رادمردی و زمانشناسی سروران ارجمندم «دکتر کمیل خجسته» و «دکتر عبدالحسین کلانتری» در پاسخگویی به آخرین تقلای مستفرنگهای نشسته بر گردهی ملت، شما را به خواندن یادداشتهای زیر دعوت میکنم:
دنیای استیو جابز و دنیای وزارت ارتباطات
کمیل خجسته
«جهان مصالحهها» یا «منازعات پلتفرمی»؟
عبدالحسین کلانتری
+ الیس الصبح بقریب؟
++ شادی روح سیدمجتبی نواب صفوی صلوات.
در دومین جلسه از جلسات دانش افزایی دبیرستان دوره اول پسرانه فرهنگ، در جمع اولیای محترم پایه هفتم به موضوع راهبردها و روشهای صیانت از فرزندان در فضای مجازی پرداختم.
این مبحث برشی از دوره جامع «رشدانه۱۴۰۰» است.
امروز توفیق داشتم به دعوت مدیریت محترم رادیو معارف در جمع اساتید، فضلا و همکاران قدیمی خودم در شورای طرح و برنامه رادیو معارف حاضر شوم و چکیدهای از چشمانداز سواد رسانهای در ایران را با برادران بزرگوار خودم به اشتراک بگذارم.
رادیو معارف به عنوان رسانهی مرجع و پیشرو در طرح مباحث تربیتی و خانوادگی با رویکرد اسلامی شناخته میشود و از ابتدای دهه ۹۰ با پرداختن به موضوع «تربیت» و «رسانه» در این زمینه پیشتاز بوده است. انشاءالله در ماههای آتی شاهد حرکت منسجمتر این رسانه دینی در مسیر «تربیت رسانهای» خانوادهمدار باشیم.
امسال هم مانند سالهای گذشته توفیق دارم که جلساتی را در جمع اولیای محترم دبیرستان دوره اول پسرانه فرهنگ به موضوعات مختلف مربوط به «رسانه» و «تربیت» بپردازم.
امروز در اولین جلسه مجازی سال جاری، با موضوع زندگی مبانی تربیت رسانهای و اصول برنامهریزی و قانونگذاری رسانهای در خانواده در خدمت والدین محترم پایه هفتم بودم.
آیا میتوان مراحلی را برای ارتقای گام به گام مهارت «انتخاب آگاهانه و
کاربری مسئولانه» کودکان و نوجوانان در مواجهه با دنیای رسانهها پیشنهاد
داد؟ آیا نظام تعلیم و تربیت میتواند دستورالعملی برای اطمینان از تحقق
مراتب تربیت رسانهای در دانشآموزان داشته باشد؟
به نظر میرسد پاسخ
سهل و ممتنع این سؤالات به نوعی در خود شعار تربیت رسانهای مستتر باشد.
انتخابگری، آگاهی، کاربری و مسئولیتپذیری همان چهار رکن اصلی این تعریف
است که اگر بتوان برای آن حد و حدودی تعیین کرد و شرایط و الزامات تحقق آن
را تبیین نمود، ایدهی «مسیر تربیت رسانهای» خودش را بهتر نشان خواهد داد.
در هفتمین کنگره ملی همفکری بسیج دانشآموزی که با حضور نمایندگان دختر و پسر از همه استانها برگزار شده بود، در جلسات جداگانهای روزهای ۲۹ و ۳۰ آبان، با بچهها درباره ضرورت تجهیز به سپر دفاعی در مواجهه با دنیای رسانهها صحبت کردم. در این کلاسها برای اولین بار، مسیر چهار مرحلهای رسیدن به انسان تراز تربیت رسانهای را با دختران و پسران بسیجی به گفتگو گذاشتیم.
واقعاً مشکل اخلاقیات با رسانهها چیست؟
آیا ایرادی در ذات رسانههای
نوین وجود دارد یا صرفاً برخی هنجارشکنیها و عبور آنها از مرزهای اخلاقی
ایجاد مشکل میکند؟
اگر این مشکل ناشی از تعریف و ساختار یک رسانه باشد
(فرم رسانهای) طبیعتاً امکان بکارگیری آن متناسب با معیارهای اخلاقی وجود
ندارد. اما اگر ایراد از موضوعات و مضمونهای مطرح شده در رسانه باشد
(محتوای رسانهای) احتمالاً میتوان با دخل و تصرف در آن، زمینهی کاربست
اخلاقی رسانهها را فراهم کرد.
به دعوت برادران عزیزم در مدرسه مسجدمحور حضرت ابوالفضل (ع) در محله میدان قزوین شهر تهران، در جمع والدین گرامی دانشآموزان این مدرسه-مسجد حاضر شدم و در یک جلسه دو ساعته به سؤالات تربیتی خانوادهها در مورد فعالیتهای رسانهای فرزندانشان پاسخ گفتم.
تمامی والدین گرامی این مجموعه در دوره «رشدانه ۱۴۰۰ [مهرماه]» مرکز تربیت رسانهای باران به شکل مجازی شرکت کرده بودند و این جلسه به نوعی جمعبندی مباحث این دوره محسوب میشد.
عید غدیر امسال اولین سالگرد تأسیس مرکز تربیت رسانهای باران را جشن
گرفتیم. در طول این یکسال از بیش از ۱۲۰ شهر کشور، حدود هفت هزار نفر در
کلاسهای آموزشی باران شرکت کردند که حدود ۲۵ درصد آنان از خارج از تهران و
۷۵ درصد هم از خود تهران بودند.
لایههایی از مخاطبان که ما آنها را
تا به امروز در انواع دورههای آموزشی مجازی پوشش دادهایم لایه کودک و
نوجوان، لایه خانواده (یعنی پدر و مادر) و لایه مدرسه (یعنی معلم و مدیر و
مربی) است. البته لایه چهارم و پنجمی هم هست که تا امروز به صورت متمرکز
در آن وارد نشدیم که شامل لایه نخبگان و فرهیختگان دانشگاهی و لایه
سیاستگذاران میباشد.
امروز در دو نشست پیدرپی به همراه استاد عزیزم دکتر سعید مدرسی، در ترم اول دوره جامع تربیت مربی سواد رسانهای که با همکاری انجمن سواد رسانهای ایران و دانشگاه سوره به شکل مجازی برگزار میشود شرکت کردیم و در جمع حدود ۱۰۰ نفر از خواهران و برادران فراگیر به مرور تعاریف کلی «تربیت رسانهای» و محوریت «خانواده» در این تعریف پرداختیم.
مباحث این جلسات به نوعی خلاصهبرداری شده از دو جلسه آغازین دوره آموزشی «رشدانه ۱۴۰۰» بود که هر ماه برای والدین برگزار میشود.
شرایط کرونایی، مدارس و نهادهای تربیتی را مجبور کرده است که در روالها و فرایندهای قدیمی آموزشی و تربیتی خود بازنگری جدی کنند. در این موضوع با مدیران و معلمان زیادی در یک سال گذشته گفتگو داشتهام و چالشها و ابهامات مشترک آنها را بررسی کردهام.
امروز در یک نشست صمیمانه دو ساعته در خدمت مدیران آموزشی و تربیتی دبستان دخترانه فائزون بودم و با هم درباره مهمترین سؤالات آنها در تعامل با دانشآموزان در بستر رسانه گفتگو کردیم. سؤالاتی از قبیل:
- سن موبایل داشتن دانشآموزان و حواشی آن
- کودک و مواجهه با موبایل والدین
- آموزش مهارتهای هنری با ابزار موبایل
- تعامل با کودک در رسانههای اجتماعی
- بازیهای آنلاین و آفلاین
- موتور جستجوی ایمن و پژوهشهای مدرسهای
- آموزش نرم افزارهای کاربردی
- مواجهه با تلویزیون و پویانماییها
- ...
این نمونهای از سرفصلهای گفتگوی امروز ما بود. گفتگویی که قبل از شروع سال تحصیلی باید در هر مدرسهای اتفاق بیفتد.
به دعوت همکاران گرامی و دوستان عزیزم در دبیرستان مهر هشتم، در یک نشست پنجساعتهی گرم و صمیمی با کادر آموزشی و تربیتی این مدرسه به بحث و گفتگو دربارهی سؤالات متداول تربیتی مدارس درباره حضور رسانهای و استفاده از ابزارهای دیجیتال برای دانشآموزان و معلمان پرداختیم.
آنچه در این جلسه به عنوان محور بحث پیشنهاد دادم، چهار گام مسیر تربیت رسانهای است که در مرکز تربیت رسانهای باران آن را طراحی کردهایم: آگاهی عمیق، خیرگزینی، ورزیدگی فناورانه و مصلحات ضروری.
در این نشست به کلیدواژههای مشترکی دست یافتیم که امیدوارم در آینده بتوانیم آنها را بیشتر شرح بدهیم: نقش الگویی مربی، وظیفه صیانت در قبال متربی، آموزش عمیق رسانهای در محیط صیانتی، عمل مربیان بر اساس حجت، ایجاد اقلیم سالم توسط مدرسه و ...
به همراه استاد گرامی جناب آقای دکتر مدرسی، (از بهمن ۹۹ تا خرداد ۱۴۰۰) در ۱۳ جلسه کادر تربیتی و آموزشی دبیرستان علوی تهران حاضر شدیم و دربارهی مبانی تربیت رسانهای در خانواده و نقش مدرسه در ارتقای اشراف علمی و تقید عملی خانوادهها در والدگری دیجیتال گفتگو کردیم. مباحث این جلسات تفصیلیافتهی دوره «رشدانه ۱۴۰۰» بود که به طور اختصاصی و حضوری اجرا شد.
حضور در جمع استادان و همکاران خوشنام و با سابقه تربیتی حقیقتاً توفیقی است که شکرگزار آن هستم.
در دو سه سال گذشته که عبارت «تربیت رسانهای» را زیاد میشنویم و به کار میبریم، بارها با این سؤال روبهرو شدهام که مگر عنوان «سواد رسانهای» چه اشکالی دارد که به دنبال جایگزینی برای آن هستیم؟ حد و مرز «تربیت رسانهای» تا کجاست و قرار است چه کاری بکند که «سواد رسانهای» از انجام آن ناتوان است؟ اصلاً این «تربیت رسانهای» از کجا آمده و معادل چه اصطلاح یا عبارت یا حیطه علمی و دانشگاهی در جهان است؟ حالا شاید وقت آن رسیده است که با کمی گفتوگوی بیشتر درباره طرحواره ذهنی «تربیت رسانهای»، همه پژوهشگران، اندیشمندان و معلمان عرصه «تربیت» و «رسانه» را به این چالش گروهی دعوت کنیم.
در طب سنتی ایرانی، هر غذا و ماده خوراکی یک یا چند «مُصلِح» دارد. «مُصلِحات»، برخی مواد غذایی یا گیاهان دارویی هستند که مصرف آنها به همراه غذای اصلی میتواند در اصلاح و تعدیل عوارض جانبی آن غذا مؤثر باشد و هضم غذا را سادهتر و فایدههای غذا را در بدن مضاعف کند. «گردو» در کنار پنیر، «نعناع» به همراه ماست و «نمک» روی خیار، نمونههایی از مُصلحاتی هستند که در عادتهای غذایی ما کاملاً جا افتادهاند.
قرنطینه اجباری دانشآموزان و آموزش مجازی در سال تحصیلی جاری را میتوان به غذای جدید و ناشناختهای تشبیه کرد که ناخواسته در سفره خانوادهها و مدرسهها قرار گرفته است. با این نگاه، لازم است به شکل اضطراری مُصلحاتی به سفره تحصیلی دانشآموزان و معلمان اضافه شوند تا از عوارض جانبی این غذای تازه بکاهند و بر فایدههای آن بیفزایند.
متأسفانه در جدل غیرخردمندانه و کاملاً سیاسی این روزها، وظیفه مستقیم دولت در آموزش رسانهای و تربیت رسانهای نادیده انگاشته میشود.
هر چند که این نکته قابل تأیید است که آموزش رسانهای و تربیت رسانهای حتما باید هسته خانواده را هدف قرار بدهد؛ اما برای اعمال صحیح تربیت رسانهای، خانواده به سه چیز نیاز دارد: آموزش، ابزار و پشتیبانی؛ که هر سه هم موکول به ارادهی جدی دولت است.
دولت جمهوری اسلامی چه وظایفی در تربیت رسانهای دارد؟
الف) آموزش: شامل طیف گستردهای از آموزشها از سطح دانش تا بینش و گرایش و کنش
ب) ابزار: مثل اینترنت سما، درگاههای ویژه کودک و نوجوان، سامانههای هدایت مصرف رسانه و ...
ج) پشتیبانی: مقرراتگذاری به نفع تربیت (مثل همان ماجرای اینترنت شبانه و ...)
البته با فرض زندگی در دوران طاغوت، و بدون محقق شدن هیچ یک از موارد سه گانه بالا، هرگز مسئولیت تربیت از گرده خانواده رفع نمیشود. فقط ما به ازای ناتوانی خانوادهها در تربیت فرزندان، بر شدت درجه آتش جهنم بر طاغوت و طاغوتیان افزوده خواهد شد!