نامه اعتراضی جمعی از شترداران و بازرگانان بغداد به جناب موسی بن جعفر، بزرگ طایفه علویان
ای پسر پیغمبر خدا؛
در میان بزرگان شهر بعد از انتشار شایعاتی درباره فرمودهی شما به جناب «صفوان بن مهران» آشوب و تشویشی در گرفته است.
چنین روایت کردهاند که حضرتتان از مراوده اقتصادی جناب صفوان با خلیفه بزرگ و کدخدای مشرق زمین، جناب هارون الرشید ناخرسندید.
آیا بغیر این است که زنده نگه داشتن دین جد شما به آباد بودن مملکت اسلامی و پایداری مناسک و شعائر الهی میسر است؟
آیا در این دوران طلایی حکومت بنیعباس که از چین و هند تا دروازههای بیزانس تحت سلطهی خلافت اسلامی قرار دارد، حرکت یکتا امپراطور مقتدر مسلمانان به قصد انجام اعمال حج، چیزی بجز مجد و عظمت اسلام را نوید میدهد؟
آیا به این فکر کردهاید که اگر عملی خداپسندانه مثل «کمک به یک مسلمان برای انجام حج» را تعبیر به «مشارکت در بقای ظالم» بفرمایید، آن وقت تکلیف این همه تاجر و بازرگان و کاسب خردهپا که هر روز امیدوار به مراوده تجاری با دستگاه ثروتمند و باشکوه خلافت هستند چه میشود؟ آیا شما جواب زن و بچههای مظلوم آنها را میدهید اگر با امتناع از داد و ستد با دربار شبها سر گرسنه بر بالین بگذارند؟
شما که پسر پیغمبر و محترم در میان مردمان هستید آیا نترسیدید که اگر جناب صفوان، که از شترداران خوشنام و مشهور هستند، از همکاری با خلیفه امتناع کنند چه بر سرشان میآید؟
از حضرتتان انتظار زمانشناسی بیشتری داشتیم تا در این ایام که سپاهیان اسلام در مرزهای روم با کفار در حال مبارزه هستند، چنین تزلزلی در پشت جبههها ایجاد نفرمایید.
در هر صورت صنف شترداران و بازرگانان بغداد که جمع کثیری از مردم و کسبه محترم را نمایندگی میکند از عمل به این توصیه جنابعالی معذور است و امیدواریم که بدبینی به خلیفه بزرگ را کنار بگذارید و اتحاد مسلمانان را خدشه دار نفرمایید.
والسلام
مردادماه۱۴۰۰