چکیده:
در این مقاله ابتدا گونهای خاص از نمایش رادیویی تحت عنوان «نمایش معارفی» معرفی میشود و سپس به دستهبندی این گونه از نمایش از لحاظ دورههای زمانی، کمیت و کیفیت حضور شخصیتهای معارفی در آن میپردازیم. در ادامه با استفاده از دستهبندیهای سهگانه بالا، شانزده گونهی ممکن برای «نمایش معارفی» را تعریف میکنیم و نمونههایی از تولیدات «واحد نمایش رادیو معارف» و «مرکز هنرهای نمایشی رادیو» در هر یک از شانزده گونه را ذکر مینماییم.
در انتهای بحث هم با تحلیل فراوانی نمایشهای موجود در آرشیو رادیو معارف، با چند نمونه از نتایج استفاده از چارچوب طرح شده آشنا میشویم.
مقدمه:
«نمایش» به عنوان گونهای پویا و خیالانگیز در میان قالبهای برنامهی رادیویی شاخص است. «داستانمحوری»، «بیان غیرمستقیم پیام» و از همه مهمتر «برقراری ارتباط با احساسات شنونده» سه ویژگی اصلی ساختار نمایش رادیویی است که آن را از سایر ساختارهای رادیویی متمایز میکند.
اختصاص یک ردیف ثابت ۳۰ دقیقهای در جدول پخش رادیو معارف به «نمایش معارفی» از ابتدای سال ۱۳۹۰ موجب شد تا به این گونهی نمایشی خاص توجه ویژهای شود. در این راه لازم مینمود که یکبار به طور جامع همهی شاخهها و زیرمجموعههای این گونهی نمایشی شناسایی شود تا تولید و پخش «نمایش معارفی» از این رادیو با برنامهریزی و جهتگیری مناسبی انجام شود.
در ادامه سعی میکنیم با مطالعهی تجارب واحد نمایش رادیو معارف، اولین قدم را در راه شناخت فرصتها و چالشهای تولید این گونهی نوپا در نمایش رادیویی برداریم.
تعریف نمایش رادیویی معارفی (نمایش معارفی)
دستهبندی گونهای از نمایشهای رادیویی با عنوان «نمایش رادیویی معارفی» با دو مؤلفهی ساختار و محتوا قابل تعریف و توضیح است. قابل ذکر است که در این مقاله هر جا از عنوان «نمایش معارفی» استفاده شده است، منظور همان «نمایش رادیویی معارفی» میباشد.
ساختار:
در حوزهی ساختار تمایز اصلی «نمایش معارفی» با عموم نمایشهای رادیویی در «عدم استفاده از موسیقی» خلاصه میشود. در تولید «نمایش معارفی» با توجه به پخش آن از رسانههای معارفی معاونت صدا (رادیو معارف و رادیو قرآن) و بنا بر پیروی کلی از سیاستهای سازمانی مبنی بر عدم پخش موسیقی از این شبکهها امکان استفاده از موسیقیِ سازی وجود ندارد. این ویژگی هر چند که در ظاهر محدودیتی آسیبزننده به ساختار متعارف نمایشهای رادیویی محسوب میشود، اما در عمل راه را برای آزمودن ترکیبهای صوتی تازه و استفادهی مؤثر از افکتهای صوتی باز میکند.
محتوا:
از لحاظ محتوا هم «نمایش معارفی» حوزهای خاص از موضوعات متعارف برای ساخت نمایش رادیویی را در بر میگیرد. این دسته از موضوعات هر چند که با قید «معارفی» مشخص میشوند، اما چندان محدود نیستند. علاوه بر تمامی سرگذشتنامهها و داستانهای مذهبی که حجم انبوهی از تاریخ و ادبیات کهن اسلام و ایران را در بر میگیرند، تمامی داستانهایی که به نحوی پیام اخلاقی و رفتاری متناسب با آموزههای معارف اسلامی را در خود جای دادهاند، قابلیت تبدیل شدن به «نمایش معارفی» را دارند. همچنین با توجه به مأموریت رادیو معارف در پرداختن به مبانی نظری و عملی انقلاب اسلامی، پرداختن به تمامی سرگذشتها و وقایع تاریخی معاصر که موجب افزایش آگاهی و بینش در این حوزهی معنایی میشوند، قابلیت تبدیل شدن به «نمایش معارفی» را دارند.
*
در ادامه، نگاهی دقیقتر به دستهبندیهای محتوایی «نمایش معارفی» داریم و به اختصار فرصتها و چالشهای هر دسته را بررسی میکنیم:
الف) دستهبندی محتوای «نمایش معارفی» از لحاظ دورههای زمانی
الف – ۱) پیش از اسلام
عمده داستانهای معارفی پیش از اسلام شامل داستانهای قرآن کریم و داستانهای انبیای الهی میباشد. البته تمامی داستانهای اسطورهای و تمثیلی با منشأ کهن در این گونه جای میگیرد که معمولاً فاقد محتوا و پیام معارفی میباشد و در «نمایش معارفی» مورد استفاده قرار نمیگیرد.
به گفتهی مفسران حدود یک سوم حجم قرآن کریم مشتمل بر داستان و مثل است که همین امر نشان از جایگاه و نقش مهم «داستان» در انتقال معارف اسلامی دارد. اصلیترین منبع اقتباس این داستانها کتابهای ارزندهی تفسیر قرآن کریم میباشد و نویسندگان «نمایش معارفی» با مراجعه به این تفاسیر، با شالودهی اصلی داستان و شخصیتهای آن آشنا میشوند و با توجه به برداشت خود به خلق نمایشنامهی معارفی میپردازند. اما دو نکتهی بسیار کلیدی در این برداشت حائز اهمیت است:
اول) هدف قرآن کریم از بیان داستان: نویسندگان «نمایش معارفی» نباید فراموش کنند که هدف قرآن کریم از بیان داستان، عبرتاندوزی و راهنمایی بشر به سمت سعادت ابدی است و لذا مشی قرآن در بیان داستان، عدم ذکر جزییات (نامها، مکانها، زمان وقوع حوادث و حتی ترتیب وقوع حوادث) و توجه به محتوا و درسهای یک داستان است. لذا در رویکردِ نمایشی به داستانهای قرآن نباید به صورت افراطی به افزودن جزییات تخیلی پرداخت و باید به حداقل حواشی برای ترسیم فضا و پیشبرد داستان اکتفا کرد.
دوم) اسرائیلیات در تفسیر آیات: متأسفانه به دلایل گوناگون در تفسیر آیات قرآن کریم، روایات جعلی و دروغپردازیهای جاهلانه و گاه مغرضانه وارد شده و بعضاً این تحریفات به کتابهای تفسیری متقدم نیز راه یافته است. در نوشتن «نمایش معارفی» حتماً باید به معتبرترین نقلها رجوع کرد و از پردازش حواشی ضعیف اجتناب کرد. ترجمهی تفسیر ارزشمند «المیزان» و همچنین «تفسیر نمونه» دو منبع امروزی و نسبتاً متقن برای نقل روایات مرتبط با آیات قرآن میباشد.
*
برای آشنایی بیشتر با ابعاد نمایشی قصههای قرآن، مطالعهی کتاب تحسین شدهی «مبانی هنری قصههای قرآن» نوشتهی حجتالاسلام سید ابوالقاسم حسینی (ژرفا) نشر مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما توصیه میشود.
الف – ۲) صدر اسلام
در تعریف دقیق بازهی زمانی «صدر اسلام» بین مورخین اختلاف است. اما در این دستهبندی، «صدر اسلام» با حوادث مربوط به ولادت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) شروع میشود و تا پایان دورهی غیبت صغری حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه) ادامه مییابد. این دورهی زمانی ۳۷۰ ساله (حدوداً از ۵۷۰ تا ۹۴۱ میلادی) شامل حیات ظاهری چهارده معصوم میشود که با غیبت امام دوازدهم به دورهی میانی متصل میگردد.
شایعترین تلقی از «نمایش معارفی» شامل داستانهایی میشود که در این بازهی زمانی رخ داده است. داستانهای زندگی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و زندگی اهل بیت (علیهم السلام)، همچنین زندگی اصحاب و یاران ایشان، پادشاهی امویان و بخشی از پادشاهی عباسیان ذیل عنوان صدر اسلام قرار میگیرد.
علیرغم کثرت وقایع و داستانهای بجا مانده از این دوره و ارتباط مستقیم اکثر آنها با معارف اسلامی، مشکلاتی نیز بر سر راه تألیف نمایشنامه معارفی در این دوره وجود دارد که به اختصار شرح میدهیم:
اول) کثرت نقل قولها و اختلاف روایات: منابع دست اول و مستند تحقیق در وقایع تاریخی این دوره، روایات بجا مانده از معصومان است. معمولاً این روایات با توجه به پیچیدگیهای علم درایه و رجال فقط برای اهل فن قابل استفاده است و نویسندگان «نمایش معارفی» میبایست به منابع سطح پایینتر همچون تاریخهای روایی و یا کتب سیرهنگاری معصومان مراجعه نمایند. در اینجا مشکل دیگری نمود مییابد و آن اختلاف نظر میان مؤلفین این کتب است. در حدی که مثلاً در ماجرای شهادت امام رضا علیهالسلام برخی از متقدمین به دلیل روابط ظاهراً حسنهی ایشان با دستگاه خلافت، قائل به شهادت ایشان به دست مأمون عباسی نیستند. در چنین مواردی نویسنده باید با مراجعه به محققین خبره، نقل مشهور را انتخاب و بر اساس آن، کار خود را پیش ببرد.
دوم) شهرت برخی نقلها در میان مردم: مشکل دیگر در داستانپردازی از وقایع صدر اسلام، شهرت برخی نقلها و وقایع در میان مخاطبان است. مثلاً داستان بعثت یا واقعهی کربلا بارها و بارها توسط رسانههای مختلف (منبر، کتابهای درسی، سینما، صدا و سیما) نقل شده و همگان از جزییات آن آگاهند. در چنین مواردی «نمایش معارفی» کار سختی پیش رو دارد تا بتواند روایتی مورد پسند و منطبق با دانستههای پیشین مخاطب به او ارائه دهد؛ به نحوی که به تکرار نیفتد و ملال انگیز نگردد. در اینجا نویسندهی ورزیده با انتخاب زاویه نگاه متمایز و تمرکز بر جزییات مغفول مانده وقایع میتواند کار قابل قبولی ارایه دهد.
همچنین عدم انطباق قول مشهور نزد مخاطب با واقعیتهای اثباتشدهی تاریخی از دیگر چالشهای پیشِ روی نویسنده است. در این موارد باید با ظرافت و بدون خدشه وارد کردن به اعتقادات مردم، از مسیر حقیقت خارج نشد.
سوم) ترجمهی کلام معصومین از عربی به فارسی: داستانهایی که به نحوی ختم به حضور یکی از معصومین میگردد و نقل قولهایی از این حضرات در «نمایش معارفی» به صراحت یا به اشاره میآید، همواره چالش برانگیز بوده است. اهتمام بزرگان اسلام به نقل دقیق و واژه به واژهی کلام معصومین باید در «نمایش معارفی» که به زبان فارسی ساخته میشود نمود پیدا کند. به این منظور میبایست ترجمهای صریح و گویا با حداقل ویرایش نسبت به کلام اصلی مورد استفاده قرار بگیرد.
چهارم) سیاست کلان رسانهی ملی در حفظ وحدت فرق اسلامی: روایت شیعهی دوازدهامامی از وقایع کلیدی صدر اسلام گاهی اختلاف زیادی با روایت عامه (اهل سنت) دارد. واقعهی غدیر، ماجرای سقیفه، شهادت حضرت فاطمهی زهرا (سلام الله علیها)، قتل خلیفهی سوم، پیمان صلح امام مجتبی (علیهالسلام) با معاویه و ... نمونههایی از این اختلافات است. همچنین شخصیت برخی صحابهی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) برخلاف نقل عامه، در نقل شیعه چندان سفید نیست و همین تفاوتها در طول تاریخ منجر به درگیریهای علمی و غیر علمی فراوانی شده است. در پرداخت «نمایش معارفی» حتماً باید به این حساسیتها توجه کرد و سیاستهای کلان نظام اسلامی و رسانهی ملی در پرهیز از دامن زدن به اختلافات بیهودهی مذهبی را مد نظر داشت.
الف – ۳) دورههای میانی
«دورهی میانی» زمانِ بعد از غیبت حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه) تا آغاز زمان معاصر را در بر میگیرد. داستانهای فراوانی از زندگی علمای اعلام، حکیمان و دانشمندان، امیران و وزیران و مردم عامی در این دوره باقی مانده است که با مراجعه به کتابهای تاریخی و ادبی قابل دستیابی است. بسیاری از وقایع عبرتآموز معارفی در دورههای میانی همچنان دستنخورده باقی مانده و جای کار فراوان دارد.
دورههای میانی به دلیل طولانی بودن زمان آن و تنوع وقایع و شخصیتها، بستر مناسبی برای قصهپردازی توسط نویسندگان است و تولید آن به عنوان «نمایش معارفی» به دلیل عدم اتصال به نقلهای مستند روایی و تاریخی با آزادی عمل بیشتری همراه خواهد شد.
از جمله چالشهای «نمایش معارفی» در این دوره، انتخاب زبان مناسب برای روایت داستان است. زبانی که نه همچون زبان امروز ساده و سر راست و خالی از ظرافتهای ادبی باشد، و نه همچون نثر منشیانهی دورهی میانی سرشار از عبارات و کنایات غریب و غیر مستعمل باشد.
الف – ۴) تاریخ معاصر
در تعریف دقیق زمان شروع دورهی معاصر بین مورخین اختلاف است. اما بنا بر نظر دکتر ولایتی (منطبق با تعریفی که در کتب درسی رسمی لحاظ شده است) تاریخ معاصر ایران از دورهی قاجار آغاز میگردد.
ویژگی این دورهی تاریخی، حجم زیاد اطلاعات در دسترس، شفافیت وقایع و شخصیتها و نزدیک بودن آنها به زمان حال است. همچنین ارتباط داشتن وقایع تاریخی این دوره با آنچه مخاطب در زندگی روزمره خود با آن درگیر است از جمله جذابیتهای «نمایش معارفی» تاریخ معاصر است.
ب) دستهبندی محتوای «نمایش معارفی» از لحاظ کمیت حضور شخصیتهای حاضر در آن
ب – ۱) چهارده معصوم و افراد در عداد معصومین
با اهمیتترین شخصیتهایی که در یک «نمایش معارفی» امکان حضور دارند در این دسته هستند:
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و دختر ایشان فاطمهی زهرا (سلام الله علیها)
دوازده امام شیعه: علی بن ابیطالب و یازده فرزندش (علیهم السلام)
امالمؤمنین خدیجه، زینب کبری و فاطمهی معصومه (سلام الله علیهن)
اباالفضل العباس و علی اکبر (سلام الله علیهما)
هر گونه حضور و نقل قول این شخصیتها در «نمایش معارفی» با حساسیتهایی همراه است که در جای خود توضیح داده خواهد شد.
ب – ۲) انبیای الهی
در ردهی دوم اهمیت، شخصیت انبیای الهی قرار دارد که در داستانهای قرآن با ذکر نام یا صفت از آنها یاد شده است.
ب – ۳) بزرگان اسلام، علما و مشاهیر تاریخی
سایر صحابه، یاران، شاگردان و پیروان حضرات معصومین، همچنین همهی امامزادگان محترمی که ناشران دعوت اسلام و پاسداران حریم تشیع بودهاند در ردهی سوم اهمیت در «نمایش معارفی» قرار میگیرند.
علمای برجستهی جهان تشیع، مراجع عظام و شهدای اسلام و انقلاب نیز در این گروه جای میگیرند.
ج) دستهبندی محتوای «نمایش معارفی» از لحاظ کیفیت حضور شخصیتهای معارفی در آن
اولین سؤالی که هر نویسندهای به محض ورود به کار یک نمایش صحنهای یا رادیویی معارفی از خود و دیگران میپرسد این است: «چقدر میتوانم حضرات معصومین (علیهم السلام) را در نمایش وارد کنم؟» ممنوعیت نشان دادن تصاویر معصومان از جمله ویژگیهای خاص «نمایش معارفی» است که آن را کاملاً از سایر گونههای نمایشی متمایز میکند. یک نمایشنامهنویس کلاسیک هرگز نمیآموزد که چطور میتواند داستانی را بدون امکان حضور شخصیت اصلی بازگو کند. به همین دلیل «نمایش معارفی» گونهای مهجور در مجامع آکادمیک نمایشی به شمار میآید. تا آنجا که برخی از اساتید اساساً منکر نمایش بودن این گونهی نمایشی میشوند. در پاسخ به این تلقی اشتباه که ناشی از نگاهی سطحی به «نمایش معارفی» است، به دو نکته باید توجه داشت:
اول) آنچنان که در تعریف ابتدایی مشخص شد، «نمایش معارفی» اعم از «نمایشهای آیینی» است که صرفاً با حضور مقدسترین چهرههای معارفی تعریف میشود. مطابق این تعریف، «نمایش معارفی» از لحاظ محتوا به گستردگی تمامی موضوعات اخلاقی است. صد البته که «نمایش آیینی» بخش مهمی از این گونهی نمایشی را تشکیل میدهد؛ اما همهی آن نیست.
دوم) حضور همهی شخصیتهای معارفی در «نمایش معارفی» ممنوع و محدود نیست. مطابق دستهبندی بالا، به غیر از شخصیتهای گروه «ب-۱» که بیش از بیست نفر نیستند، دو گروه «ب-۲» و «ب-۳» که جمع کثیری را تشکیل میدهند با محدودیت خاصی برای نمایش واقعی مواجه نیستند. علاوه بر این، شخصیتهای گروه «ب-۱» نیز طبق قاعده و بر اساس موازینی قابلیت حضور در «نمایش معارفی» را دارند که در ذیل، این موضوع را بررسی میکنیم.
ج – ۱) حضور مستقیم
بحث دربارهی پیشینهی ممنوعیت نمایش حضرات معصومین علیهمالسلام و حساسیت علمای اسلام (شیعه و عامه) در طول تاریخ روی این موضوع بسیار است و خود مقالهای –و بلکه کتابی- جداگانه میطلبد. برای آشنایی با عمق این مسئله مطالعه کتاب «خورشید در قاب» (نویسنده: رحمتالله امیدوار؛ ناشر: سوره مهر) میتواند مفید باشد. کتابها و مقالههای متعددی هم در مورد «هنر نمایشی تعزیه» و جایگاه آن در فقه و تطابق آن با آداب شرع نوشته شده که در صورت لزوم قابل استفاده است.
اما در مجموع باید گفت در «نمایش رادیویی معارفی» بسیاری از آن محدودیتهای فقهی و شرعی وجود ندارد؛ چون اساساً نشان دادن معصومان به شکل متعارف محقق نمیشود و در این گونه از نمایش، به جلوههای صوتی اکتفا میشود.
اما چند نکته دربارهی حضور مستقیم شخصیتهای گروه «ب-۱» در «نمایش معارفی» قابل توجه و تذکر است. منظور از «حضور مستقیم» داستانپردازیهایی است که شخصیتها به طور مؤثر در آن حضور داشته باشند و بار دراماتیک نمایش و پیشبرد داستان (کمی و کیفی) بر دوش آنان باشد.
الف) حضور شخصیتها ضروری و اجتناب ناپذیر باشد: حضور مستقیم شخصیتهای درجه یک معارفی در نمایش معارفی صرفاً در جایی موجه است که راه دیگری برای پیشبرد نمایش از لحاظ منطقی و یا از لحاظ اثرگذاری وجود نداشته باشد. مثلاً در صحنهی وداع حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) با زینب کبری (علیها سلام) در ظهر عاشورا، روایت صحنه بدون حضور شخصیت حضرت زینب (علیها سلام) تقریباً غیرممکن است. اما میتوان با تغییر «روایت مستقیم صحنه» به «روایت از گذشته» شخصیت اباعبدالله (علیه السلام) را در نقل قولی که حضرت زینب (علیها سلام) بعدها از آن واقعه میکنند جای داد.
ب) گفتار شخصیتها کوتاه و متقن باشد: وفادار بودن به عین نقل تاریخی و اختصار در بیان گفتگوها میتواند به اثرگذاری صحنهها بیفزاید و از آسیبهای احتمالی بکاهد. حضور مستقیم شخصیتهای گروه «ب-۱» برای بالا بردن تأثیر صحنهها میطلبد که این حضور «کوتاه» و «مستند» باشد.
ج) از بازیگران با صدای فاخر و فاصلهگذاری در ایفای نقش شخصیتها استفاده شود: برای رفع هر گونه شبهه در حضور مستقیم حضرات معصومین (علیهمالسلام) در نمایش معارفی توصیهی اکید میگردد که از صداهای فاخر در ایفای نقش ایشان استفاده شود و این صداها به همراه جلوههای صوتی متمایز (مثلاً اکو و طنین مناسب و سکوت صحنه) شنیده شود.
ج – ۲) حضور در حاشیه
در بسیاری از موارد، روایات باقی مانده از یک ماجرای تاریخی آنقدر کم و گنگ است که اساساً نمیتوان نقش پر رنگی برای شخصیتهای گروه «ب-۱» در نمایش معارفی در نظر گرفت. در این موارد معمولاً نویسنده با پر و بال دادن به شخصیتها و حوادث حاشیهای، داستان را به جایی میرساند که در نقل تاریخی ذکر شده است و آنگاه در یک صحنهی کلیدی با حضور شخصیت معصوم گره داستان باز میشود و یا سرانجام کار معلوم میگردد.
این نوع از حضور شخصیتهای مهم در داستان از «حضور مستقیم» آنها جذابتر و پذیرفتنیتر است.
ج – ۳) حضور به اشاره
راهحل دیگری که برای روایت داستانهای مربوط به معصومین (علیهمالسلام) وجود دارد، دستمایه قرار دادن یک روایت یا نقل تاریخی برای ساختن و پرداختن داستانی در حاشیهی آن است. در این روش شخصیتهای نمایش رادیویی چگونگی وقوع آن رویداد خاص را برای هم تعریف میکنند یا به بررسی پیامدهای یک سخن یا اقدام یا حرکت حضرات معصومین میپردازند و مخاطب، به جای رویارویی مستقیم با روایت تاریخی، بازتابی از آن واقعه را در حرف و کلام و عمل دیگرانی میبیند که یا در آن واقعه حضور داشتهاند و یا از آن بهره بردهاند.
ج – ۴) عدم حضور
همانطور که در تعریف «نمایش معارفی» آمد، تمامی داستانهایی که به نحوی پیام اخلاقی و رفتاری متناسب با آموزههای معارف اسلامی را در خود جای دادهاند میتوانند دستمایهی «نمایش معارفی» قرار بگیرند؛ لذا میبینیم که میتوان بدون حضور شخصیتهای خاص معارفی، یک «نمایش معارفی» داشت. اکثر داستانهای حکمتآموز آثار ادبی کهن فارسی مثل گلستان، بوستان، مثنوی معنوی و ... دارای چنین قابلیتی هستند. غیر از اینها میتوان پیام یک آیه قرآن یا حدیث را موضوع خلق یک داستان آزاد قرار داد. کما این که بسیاری از داستانهای آثار فوقالذکر با چنین نگاهی ابداع شدهاند.
بررسی وضعیت تولید «نمایش معارفی»
حال که از زوایای مختلف به دستهبندی محتوای «نمایش معارفی» پرداختیم، جا دارد تا نگاهی هم به آنچه در حال انجام است بیندازیم تا هم میزان کاربردی بودن این دستهبندیها روشن شود و هم برآوردی از وضعیت موجود داشته باشیم.
تمام نمایشهای معارفی تولید شده در «واحد نمایش رادیو معارف» و «مرکز هنرهای نمایشی رادیو» را -که تا زمان نگارش این مقاله از رادیو معارف پخش شده- بر اساس دستهبندیهای سهگانهی بالا میتوان در «جدول ۱» طبقهبندی کرد:
با دقت در «جدول ۱» میبینیم که هر سه مؤلفهی «الف»، «ب» و «ج» به نحوی در کنار هم چیده شدهاند که شانزده گونه «نمایش معارفی» ممکن میشود.
مثلاً گونهی «۶» نمایشهایی را در بر میگیرد که در بازهی زمانی صدر اسلام رخ داده و معصومان در آن حضور حاشیهای دارند و گونهی «۱۶» نمایشهایی را در بر میگیرد که در دورهی زمانی معاصر رخ داده و هیچ شخصیت برجستهی معارفی در آن نقش ندارد.
برای روشن شدن بیشتر این موضوع سعی کردهایم که از میان نمایشهای معارفی پخش شده، از هر گونه یک مثال در «جدول ۲» بیاوریم. نمونههای ذکر شده هیچ برتری خاصی نسبت به سایر نمایشهای معارفی موجود ندارند و صرفاً به عنوان مثال آورده شدهاند.
همان طور که در «جدول ۲» مشخص شده است چهار گونه از گونههای شانزدهگانهی «نمایش معارفی» تاکنون هیچ مصداقی نداشتهاند که این امر میتواند نشانگر «دشواری کار در این گونهها»، «ضعف منابع»، «عدم توجه نویسندگان» و یا «عدم نیاز به این گونهها» باشد.
*
برای درک درجهی اهمیت هر یک از گونهها و تحلیل عملکرد «نمایش معارفی» در رادیو معارف، پس از بررسی اطلاعات ۴۶۵ «نمایش معارفی» موجود در آرشیو رادیو معارف «جدول ۳» تدوین شد. این جدول در حقیقت نشاندهندهی فراوانی گونههای «نمایش معارفی» تا امروز است.
از دقت در «جدول ۳» به این نتیجه میرسیم که توزیع فراوانی «نمایش معارفی» در بین گونه های شانزدهگانه بسیار ناهمگون است.
نتایج «جدول ۳» در «نمودار ۱» به شکل ملموسی ترسیم شده است.
همانطور که در «نمودار ۱» مشخص شده است گونهی ۱ و ۱۳ با بیشترین فراوانی اختلاف زیادی با سایر گونهها دارند و بعد از آنها گونههای ۱۶ و ۶ پر تکرارترین گونهها هستند.
برای مقایسهی سادهتر این اعداد، «جدول ۴» بر اساس درصد فراوانی «نمایش معارفی» در آرشیو رادیو معارف تنظیم شده است.
نتایج «جدول ۴» در «نمودار ۲» به شکل ملموسی ترسیم شده است.
با نگاهی گذرا به «نمودار ۲» متوجه میشویم که چهار گونهی پر تکرار ۱ و ۱۳ و ۱۶ و ۶ اکثر حجم «نمایش معارفی» را تشکیل میدهند.
نتیجهگیری
با یک بررسی ساده در جمع فراوانیهای ردیفها و ستونها، همچنین محل قرارگیری گونههای پر تکرار که در «جدول ۵» متمایز شدهاند، نتایج جالبی میتوان گرفت که در ادامه به نمونهای از آنها اشاره میکنیم.
- ظاهراً نویسندگان «نمایش معارفی» علاقهی ویژهای به حضور مستقیم شخصیتها در نمایش دارند.
- فضای «دورههای میانی» و روش «حضور به اشاره» چندان جذابیتی برای نویسندگان نداشته است.
- غیر از داستانهای انبیا، سایر داستانهای قرآن مورد غفلت قرار گرفته است.
- علیرغم تصور اولیه در مورد «نمایش معارفی» موضوعات تاریخی مربوط به صدر اسلام در ردهی سوم فراوانی قرار دارد.
- موضوعات مربوط به «صدر اسلام» نیازمند توجه جدی و آسیبشناسی دقیق است. یقیناً این گونه از «نمایش معارفی» جای کار فراوان دارد.
- تولید «نمایش معارفی» در چهار گونهای که هیچ مصداقی ندارند (۰.۰٪) میتواند به عنوان یک هدف تشویقی برای طبعآزمایی نویسندگان در نظر گرفته شود.
- و ...
*
امیدواریم که چارچوب طراحی شده در این مقاله بتواند راهگشای سیاستگذاری مؤثر و برنامهریزی هدفمند در تولید «نمایش معارفی» باشد. بررسیهای آماری انجام شده در این مقاله یک نمونه از بررسیهای ممکن در این چارچوب است که علیرغم خطای محتمل، ضرورت مطالعهی جدی در «گونهشناسی نمایش معارفی» را اثبات میکند.
* این مقاله برای شرکت در بخش مسابقه سومین جشنواره نمایش های رادیویی «مرکز هنرهای نمایشی رادیو» (تیر ۹۱) با نگاهی به عملکرد واحد نمایش رادیو معارف تدوین شده است.
* این مقاله در مردادماه ۱۳۹۳ در شماره ۸۵ ماهنامه علمی - تخصصی صدای جمهوری اسلامی ایران «رادیو» منتشر شد.