«اگر برای اعمال محدودیتهای توصیه شده توسط نظامهای ردهبندی سنی دستورالعملهای سخت و اطمینانآوری مصوب شود، به کاهش آسیبهای احتمالی کمک میکند.»
این ادعا در دورانهای مختلف طرفدارانی داشته است. طرفدارانی که خواهان وضع قوانین سختگیرانه برای فروش و عرضهی محصولات مختلف فرهنگی (از جمله بازیها) به کودکان بودهاند. نظارت بر فروشگاههای حقیقی و مجازی، احزار هویت خریداران، تنبیه و مجازات متخلفان از چارچوب ردهبندیها و از این قبیل رفتارهای اصطلاحاً «پلیسی» و «پسینی».
در مقابل همواره گروهی بودهاند که بر نقش آگاهسازی والدین و فرزندان در اصلاح مصرف مطابق با نظامهای ردهبندی تأکید داشتهاند. به نظر این گروه، برخوردهای سخت و بیرونی تا وقتی با آموزش مبانی ردهبندی و آثار و تبعاتِ تخطی از آن همراه نباشد، مؤثر نخواهد بود. این گروه به راهکارهای «اطلاعرسانی» و «پیشینی» اعتقاد دارند.
همانطور که میدانیم این دو نگرش هر کدام در شکلهای مختلف در مبادی و مراکز گوناگون در حال فعالیت هستند. اما واقعاً در عمل چه اتفاقی میافتد؟
خودتان مثل من میتوانید امتحان کنید: در یک کلاس درس و یا جلسهی انجمن اولیا و مربیان، از دانشآموزان و والدین آنها بپرسید که چقدر با نظامهای ردهبندی سنی ویدیوگیمها آشنا هستند و چقدر آن را رعایت میکنند؟ در ده سال گذشته بارها این نظرسنجی ساده را در مدارس و شهرهای مختلف انجام دادهام و هر بار حداکثر یک چهارم جمعیت به این پرسش ساده پاسخ مثبت دادهاند. این در حالی است که آخرین آمارهای دایرک۱ نشان میدهد که در هر خانوادهی ایرانی حداقل یک نفر به طور میانگین ۹۰ دقیقه در روز بازی میکند! هر چند که در همین آمارها میزان آشنایی بازیکنان با ردهبندی سنی بازیها حدود پنجاه درصد ذکر شده، اما فقط ۲۴ درصد به این ردهبندی اهمیت میدهند.
البته شما ممکن است فکر کنید که نظام نوپای ردهبندی سنی بازیها در ایران برای فرهنگسازی و ترویج خودش کمکاری کرده. اما یک پژوهش جدید در انگلستان۲ نشان داده است که نیمی از والدین به فرزندانشان اجازه میدهند که بازیهای ۱۸+ را انجام دهند. جالب است که ۴۳ درصد از همین والدین اظهار کردهاند که فرزندانشان بعد از انجام بازیهای ۱۸+ ، تغییرات منفی در رفتارشان رخ دادهاست! یعنی والدین حتی با فرض اطلاع کامل از رده بندی سنی و تبعات نادیده گرفتن آن، هنوز برای اعمال آن در خانه چیزی کم دارند.
حالا واقعاً وقت آن رسیده که از خودمان بپرسیم ردهبندی سنی دقیقاً به چه دردی میخورد وقتی تقریباً کسی آن را اجرا نمیکند؟
البته من خودم بلدم برخی پاسخهای شایع به این پرسش طعنهآمیز را در ذهنم مرور کنم. به نظر من با در نظر گرفتن همهی موانع در اعلام و اعمال ردهبندیها، حداقل این سه فایده برای آن قابل تصور است:
- دستیاری و مشاوره به والدینی که بر مصارف فرهنگی و رسانهای فرزندان خود اعمال نظارت و مدیریت دارند.
- دستیاری و مشاوره به کودکان، نوجوانان و جوانانی که با خودآگاهی و عقلانیت، سبد مصرف رسانهای خویش را مدیریت میکنند.
- رفع بخش عمدهی مسئولیت مدنی از ذمهی تولیدکنندگان محصولات در مقابل حوادث و شکایات احتمالی ناشی از سوءمصرف محصولات فرهنگی.
همین؟ خب بدک نیست. اما همهی این موارد چند درصد از مخاطبان بازیها را پوشش میدهد؟ با این حساب آیا بهصرفه است که همهی همت و توان تبلیغی و آموزشیمان را صرفاً بر ترویج ردهبندی سنی بازیها متمرکز کنیم و از «اصلِ مسأله» غافل شویم؟
اما «اصلِ مسأله» چیست؟
شاید بهتر است اول بپرسیم «مسألهی چه کسی؟»
مسألهی بازیسازان؟ مسألهی بازیفروشان؟ مسألهی بنیاد ملی بازیها؟ یا مسألهی پدر و مادرها؟
طبیعی است که هر کارشناسی، آزاد است که مسألهی اصلی خودش را شرح و بسط دهد و ما میپذیریم که با تغییر مسألهی اصلی احتمالاً بایدها و نبایدها تغییر میکند. اما از نظر من که یک معلمِ مدرسه هستم، مسألهی اصلی مسألهی پدر و مادرهاست و حالا سعی میکنم کمی از این زاویه موضوع را باز کنم.
برای والدین موضوع «مواجههی فرزندان با بازیهای ویدیویی» یک زیربخش از موضوع کلانتر و مهمتری است با عنوان «مواجههی فرزندان با رسانهها». اگر یک قرن پیشْ فقط خانواده و جامعهی محلی و آموزگارانی اندک به فرزندانِ خانوادهها دسترسی داشتند، اکنون در زمانهای زندگی میکنیم که کودکان و نوجوانان، مربیان جذابتر و متنوعتری دارند. حال که سیطرهی رسانهها بر تمام شئون زندگی، جدیترین رقیب خانواده در تربیت را تقویت میکند، «تربیت رسانهای» پاسخ به نیاز تربیتی خانوادهها در عصر رسانههاست.
همان طور که در نمودار ۱ معلوم است، غایتِ مطلوبِ «تربیت رسانهای» بازگرداندن شأنِ «ولایت در تربیت فرزندان» به خانواده است. در این مسیر علاوه بر آگاهسازی و توانمندسازی خانوادهها، به همراهسازی و همسوسازی «نهادهای تربیتی»، «جامعه» و خود «رسانه» نیازمندیم.
پس وقتی از «تربیت رسانهای» حرف میزنیم دربارهی یک فرایندِ طولانیْ مدتِ پیچیده و چندعاملی صحبت میکنیم که «مصونسازی» و «توانمندسازی» فرزندان در مواجهه با رسانهها از جملهی نتایج آن است.
*
به بحث اصلی برگردیم: «مواجهه فرزندان با بازیهای ویدیویی» یکی از موضوعاتی است که «تربیت رسانهای» باید به آن بپردازد و «مسألهی پدر و مادرها» را حل کند. با این تعریف امکان دارد در «تربیت رسانهای» این موضوع مشابه نمودار ۲ ۳ حلاجی و تبیین شود.
همانطور که در نگاه اول معلوم است، با یک «فرایندِ پیچیده و چندعاملی» طرف هستیم که احتمالاً تسلط بر آن و پیادهسازیاش در خانواده به زمان طولانی نیاز دارد. کار سخت شد. «موفقیت در پنج دقیقه» انتظارتان را نمیکشد؛ هیچ کپسولی و هیچ آمپولی هم در کار نیست؛ به «تربیت رسانهای» خوش آمدید!
*
قبل از مطالعهی ادامهی این یادداشت، خوب است دنبال جایگاه «ردهبندی سنی» در میان عوامل و مراحل مختلف نمودار ۲ بگردید. پیدا کردید؟ «ردهبندی سنی» یکی از زیرعاملهای گام دوم از پنج گام «تربیت رسانهای» معطوف به موضوع بازیهای ویدیویی است. حالا شاید معلوم شود که چرا عمل کردن و عمل نکردن به ردهبندی سنی بازیها برای بسیاری از خانوادهها فاقد موضوعیت است. چون اعمال ردهبندی سنی بدون در نظر گرفتن یک نقشهی جامع، ناممکن است و بر فرض وقوع، به تنهایی اثربخشی خاصی ندارد.
در پایان، آموزههای «تربیت رسانهای» در «مواجهه فرزندان با بازیهای ویدیویی» را مطابق نمودار ۲ به اختصار مرور کنیم:
-
مدیریت بازی در خانواده:پذیرش این موضوع که ضروری است «بازی» مثل هر نیاز، میل یا کنجکاوی دیگرِ فرزندان، در خانواده مورد توجه و مدیریت قرار بگیرد. طبیعتاً به رسمیتشناختن و جدیگرفتن بازیها و سرگرمیهای بچهها، انگیزهی کسب آگاهی و اعمال مدیریت را به والدین میدهد.
-
کمک در انتخاب:فرزندان برای تأمین تمامی نیازهای خود در ابتدا محتاجِ کمکِ خانواده هستند. همانطور که برای خریدن لباس و کفش و غذا، خانواده به تعریف محدودیتها و مطلوبیتهای خودش میپردازد و بچهها را در فرایندِ انتخاب و خریدْ همراهی میکند، در زمینهی بازیهای ویدیویی هم به این همراهی نیاز است. از آنجا که شناسایی محصولات فرهنگی به دلیل پیچیدگیهای ظاهری و محتوایی به تخصص نیاز دارد، «نظام ردهبندی سنی»۴ برای تعیین خطوط قرمز و «نظام هدایت مصرف»۵ برای معرفی قابلیتها و کارکردهای بازیها به والدین کمک میکند.
-
نظارت بر استفاده:بعد از انتخاب و تهیهی بازی مناسب، وظیفهی مدیریتی خانواده در طول مصرف بازی ادامه مییابد و در «برنامهریزی» مصرف بازی و «نظارت» بر رعایت برنامهریزی خودش را نشان میدهد. تعیین حد و حدودی برای «مقدار بازی»، «زمان بازی»، «مکان بازی» و «هزینه بازی» از جمله سرفصلهای قانونگذاری و برنامهریزی برای بازیها در خانواده است.
-
درمانِ آسیب:از آن جا که در شرایط واقعی همواره امکان بیبرنامگی و لغزش در مصرف بازیها متصوّر است، خانوادهها باید ضمن آشنایی با آسیبهایی مثل «اعتیاد رسانهای» و «مواجهه با محتوای نامناسب»، نکتههای کلیدی در مدیریت این آسیبها را بدانند و بکار ببرند. هر چند که در موارد حاد و خاص، گریزی از مداخلهی مشاور و درمانگر نیست؛ اما این گام به مثابه آشنایی با «کمکهای اولیه در سوانح» مورد نیاز عموم خانوادههاست.
-
آموزش تفکر انتقادی:با فرض مدیریت کامل مصرف، جلوگیری از آسیبهای احتمالی و حداکثر کردن فواید بازی در خانواده، باز هم بچهها در حال مصرف یک محصول رسانهای به نام «بازی ویدیویی» هستند که مثل هر محصول رسانهای دیگر حاوی «زبان»، «پیام» و «بار ارزشی» خاص خود است. لذا در نهایت چارهای نداریم جز اینکه از کودکی به فرزندان خود روشِ صحیح مواجههی نقادانه با محتواهای رسانهای را آموزش بدهیم و با تمرین و ممارست فراوان این مهارت را در زندگی خانوادگی خود نهادینه کنیم.
*
همیشه وقتی بحث به اینجا میرسد باید دوباره برگردیم و نگاهی به آن صورت مسألهی اولیه بکنیم. مباحثه بر سر روش اعمال ردهبندی سنی که «پسینی» باشد یا «پیشینی» یک مباحثهی اصیل نیست. باید دربارهی جایگاه ردهبندی سنی در نظام تربیت رسانهای خانوادهها گفتگو کنیم. نباید مسأله را به اندازهی فهم و اختیارات نهادها کوچک کنیم؛ بلکه باید فهم و اختیارات نهادها را به اندازهی کافی و برای رفع نیازهای واقعی مردم توسعه بدهیم.
والسلام
پانویسها:
۱ https://www.ircg.ir/fa/news/4496
۲ https://eurogamer.net/articles/2018-07-13-more-than-half-of-parents-let-their-kids-play-18-video-games
۳ http://azsarnevesht.ir/post/425
۴ مشابه نظام ارزیابی و ردهبندی بازیهای رایانهای اسرا http://www.esra.org.ir
۵ مشابه سامانه راهنمای والدین هدایت میزان https://www.hedayatmizan.ir/site/parentGuideHome
این مقاله را به لطف برادر عزیزم، آقا مرتضی جمشیدی، برای مجله تخصصی مطالعات، سواد و بررسی محتوایی بازیهای دیجیتال «بازیبان» نوشتم و در شماره سوم این مجله در مرداد ماه ۹۷ منتشر شد. محتوای کامل این مجله را میتوانید از پیوند زیر دریافت کنید: