به تو پیوستهایم: چون ماهی به آب و راوی به هاست؛
به تو بستهایم: چون کودک به مامان و بادبادک به ریسمان؛
خدایا،
ز خود بریدهایم و از خودی رمیده؛
ز غیر گریخته و در حق آویخته؛
خدایا،
رحمی
تو خدای آسمانها و زمینی؛ تو خدای دنیایی؛ همهی دنیا و همهی دنیاها: حقیقی و مجازی.
بیاذنِ تو اسکرولی نمیجنبد و کیبوردی نمینگارد.
لود شدن راوی به خواست توست و داون شدنش به فرمان تو.
ما در یقینیم که همهی روزهای بیراوی مشیّت تو بودهاست و گردش دوبارهی چرخهای آن ارادهی تو.
دستمان را بگیر که فرودستانیم،
ای دوست.