در عموم رسانههای اجتماعی فجازی، دو مخاطرهی تربیتی متعارف و قدیمی، امکان شبیهسازی، تقویت و تشدید دارد:
۱- ارتباطات ناصواب: یعنی برقراری ارتباط بین افراد به گونهای که از نظر تربیتی زمینهساز ایجاد رابطهی ناهمتراز زیانبار باشد. مثل دوستی ناهمسالان یا دوستی ناهمجنسان یا ...
۲- اطلاعات ناصواب: دسترسی به اطلاعات و تبادل آن بین افراد به گونهای که از نظر تربیتی مختلکننده مسیر رشد باشد. مثل محتوای ردهبندی نشده، محتوای غیرقانونی یا غیراخلاقی و ...
مشهود است که رسانههای اجتماعی با «توسعه نامتوازن ارتباطات» و «امکان پنهانکاری در هویت» و «خصوصیسازی محتوا»، امکان لغزش تربیتی را به حداکثر رساندهاند. لذا به نظر میسد بکارگیری رسانههای اجتماعی در امر تربیت مستلزم لااقل این سه تحول در معماری آنها است:
۱- شفافسازی هویت کاربران؛
۲- مرئیسازی ارتباطات کاربران؛
۳- نظارتپذیر کردن اطلاعات مبادله شده.
هر چند که هر سه مورد بالا، به نوعی ارکان جذابیت فعلی رسانههای اجتماعی را نشانه گرفته و کاملاً محتمل است که به محض از بین رفتن این جذابیت، کاربران از آن رسانه کوچ کنند.
البته بر خوانندهی آگاه پوشیده نیست که نویسندهی این سطور، مقصر توسعه فناوری دیجیتال برخلاف منویات مبرهن تربیتی نیست! به نظر باید توسعهدهندگان این فناوری پاسخگو باشند که چرا ارکان فناوریهای ارتباطی دیجیتال را به گونهای استوار ساختهاند که در صورت رعایت ملاحظات ابتدایی تربیتی، ارکان آن از هم خواهد پاشید.
- ۹۹/۰۴/۱۶