کتاب خوب، ابزار کار معلم هوشمند است. ارجاعدادن دانشآموزان به منابع خوب مکتوب برای تعمیق یادگیری و ارتقای فهم بچهها در عصر رسانههای پر زرق و برق مجازی میتواند دستاوردهای متعددی در آموزش سواد رسانهای داشته باشد. در این بخش یکی از این منابع خوب را به شما معرفی میکنیم.
کتاب اول را هیوبرت دریفوس، فیلسوف آمریکایی و استاد فلسفهٔ دانشگاه برکلی در سال ۲۰۰۱ م. (۱۳۸۰ ش.) نوشته و پنج سال بعد در آن بازنگری کرده است و در ایران هم نشر «ساقی» آن را با ترجمهٔ علی فارسینژاد در سال ۱۳۸۹ چاپ کرده است.
کتاب دیگر را در سال ۲۰۱۶ م. مایکل پاتریک لینچ ،استاد فلسفهٔ دانشگاه کنتیکت آمریکا نوشته است که در ۱۳۹۸ ش. حامد قدیری آن را برای نشر «اسم» به فارسی ترجمه کرده است.
هر دو کتاب روی پیشفرضهایی که ما دربارهٔ تحولات رقمی (دیجیتال)، گسترش اطلاعات، ارتباطات مجازی و دسترسی به واقعیت داریم، علامت سؤال میگذارند و با بررسیهای جالب فلسفی و طرح انبوهی از مثالها و آزمایشها نشان میدهند، اوضاع چندان که به نظر میرسد، مرتب نیست!
در کتاب «دربارهٔ اینترنت» دریفوس به بسط نظر انتقادیاش دربارهٔ هوش مصنوعی در مواجهه با پدیدهٔ اینترنت میپردازد؛ پدیدهای که به قول خودش صرفاً یک ابداع جدید فناورانه نیست، بلکه معرف سنخ جدیدی از ابداعات فناورانه است؛ سنخی که میتواند آشکارکنندهٔ ماهیت خود فناوری باشد. به نظر او، تا به حال ابداعات فناورانه در ابتدا برای رفع نیازهایی مشخص به وجود آمدهاند و سپس عوارض جانبی غیرقابل انتظاری را آفریدهاند. مثلا تلفن ابتدا برای تسهیل ارتباطات در تجارت به وجود آمد، اما امروزه به وسیلهٔ متعارفی کاملاً خانگی و حتی برای پرکردن فضای خصوصی بدل شده است. اینترنتی که در ابتدا برای بهوجود آوردن ارتباط بین دانشمندان به وجود آمد، کاملاً به حاشیه رانده شده و امروز آن قدر فراگیر و مرتباً در حال تغییر است که به جای آن که وسیلهای برای برطرف کردن نیازی خاص باشد، هر لحظه کاربرد تازهٔ غافلگیرکنندهای برای آن کشف میشود. به این ترتیب، به جوهر فناوری، یعنی امکانپذیری دسترسی هر چیزی، نزدیک شده است. دریفوس در این جا به پیروی از هایدگر به خطر فناوری مدرن (و اینترنت به عنوان نمونهای کامل از آن) اشاره میکند که انسان مدرن در خطر بردگی فناوری مدرن است.
لینچ در این کتاب مخاطب غیرمتخصص را در نظر داشته است. او به مخاطب میگوید، ما در روزگاری زندگی میکنیم که به مدد فناوریها، بدل خودمان را در فضای مجازی ساختهایم؛ بدلی که آنقدر شبیه ماست که گاهی با لکنت و ابهام از خودمان میپرسیم: کدام واقعیتر است؟ این جسم گوشت وخون دار یا آن رخنما (پروفایل) پروپیمانی که در اینترنت داریم؟
کتاب «اینترنت ما» مواجههای اجمالاً فلسفی با همین موضوع آمیختگی روزافزون ما با ساحت مجازی است. مایکل لینچ فلسفهخواندهای است که علاوه بر مشی دانشگاهی خود، دغدغهٔ انتقال ایدههای فلسفی به مخاطبان عام را دارد. او در این کتاب با زبانی ساده و بیانی شیوا ادعا میکند که اینترنت ما را از فهم جهانمان دور نگه داشته است.
از شما دعوت میکنم در ادامه این یادداشت، فیلم سخنرانی کوتاه دکتر مایکل پاتریک لینچ را ببینید که درآن ایدهٔ اصلی کتاب «اینترنت ما» را برای عموم مخاطبان توضیح میدهد.
پینوشتها:
2- The Internet of Us: Knowing More and Understanding Less in the Age of Big Data (Liveright Publishing, 2016)
این یادداشت را برای ماهنامه رشد فناوری آموزشی نگاشتهام و در شماره پیدرپی ۳۰۶، آذر ۱۴۰۱ با عنوان «دنیای مجازی از نظر فلسفه» منتشر شده است.