... ناگفته نباید گذاشت که این تفکر رایج نیز توهمی بیش نیست که هنر را چون ظرفی می نگرد که می تواند هر نوع مظروفی را قبول کند یا قالبی که می تواند در خدمت هر نوع محتوایی قرار بگیرد.
مقصود از میثاق هنر و تعهد آن نیست که هنر را همچون ظرفی بینگاریم که میان قبول تعهد و یا انکار آن مخیر است . آن سان که ظرف را با مظروف خویش مناسبتی نیست و هر چه را که در آن بریزند می پذیرد؛ خمر باشد یا دوغ . زهر باشد یا نوشدارو. انتزاع ظرف و مظروف و قالب و محتوای هنر نیز از یکدیگر از قبیل همان اعتباراتی است که عقل ِ ظاهر انجام می دهد و از آن گریزی نیست.
حق آن است که هنر را نه چون امری که خود خویشتن را معنا می کند بنگریم (هنر برای هنر) و نه چون ظرفی مجزا که می تواند هر نوع مظروفی را قبول کند و در خدمت هر محتوایی قرار بگیرد (هنر سفارشی) . حقیقت آن است که میثاق و تعهد هنر عرصه ای مجزا از ذات و جوهر هنر نیست که یکی بگوید آن طور و یکی بگوید این طور؛ هنر در جوهر و ذات خویش عین تعهد است و جدایی این دو نیز از یکدیگر اعتباری است.
سید مرتضی آوینی
در آخرین شماره نشریه پرسمان (اردیبهشت ۸۲) http://www.porseman.net/ مصاحبه ای از دکتر محمد مددپور با عنوان آوینی از پنجره نگاه شرقی خواندم که بسیار جالب و قابل استفاده بود.
دکتر مددپور در کتاب سیر و سلوک سینمایی به سینمای اشراقی و شهید آوینی پرداخته است.
مطالعه را جدی بگیرید. این را واقعا راست میگویم!