از سر نوشت :: حسین غفاری

روایت‌های بی‌گاهِ یک پیام‌برِ پاره‌وقتِ دوره‌گرد

فهرست
x
x
خرده ادراکات
  • ۱۳ مهر ۰۱

    ▪️سالروز شهادت حضرت ابی‌محمد، حسن بن علی بن محمد، ابن‌الرضا (علیه و علی آبائه السلام) بر شما تسلیت باد.

    ♨️در سال‌های اخیر تلاش‌های پراکنده‌ای برای بصری کردن وقایع تاریخی مقدس، با هدف ملموس ساختن موضوعات کهن برای نسل جوان و نوجوان رخ داده است. این تلاش‌ها که در شکل سنتی به ترسیم شمایل معصومان یا پرده‌نگاری‌های عاشورایی محدود می‌شد، با خلاقیت هنرمندان معاصر برای عبور از احتیاطات شرعی، به قله‌هایی همچون آثار حسن روح‌الامین ختم شده که کیفیت آثار، حس و حال اجرا و زاویه دید و روایت خاص او از وقایع، در این سال‌ها بسیار بازتاب یافته است.

    ⚠️مثل هر کار تازه‌ای، در کنار فرصت‌های این تصویرسازی‌ها، باید مراقب آسیب‌های احتمالی آن هم باشیم. مثلاً جانشین‌سازی یک تصور واحد از صحنه‌ای تاریخی به‌جای توسعه درک‌های متعدد از آن واقعه نزد مخاطبان با سطوح معرفتی مختلف؛ یا بسنده کردن به زاویه و عمق دید هنرمند در شناخت آن صحنه یا واقعه تاریخی. همچنین اگر در این میان خطایی هم در تصور یا تصویر هنرمند رخ بدهد، بعداً به سختی می‌توان آن را از ذهن مخاطب پاک کرد.

    🎨برای نمونه نگاهی به آخرین نقاشی دیجیتال 🖌️هنرمند وارسته و نازک‌خیال حسن روح‌الامین بیندازیم که به مناسبت هشتم ربیع‌الاول، صحنه‌ی نماز حضرت حجت ابن الحسن (عج) بر پیکر پدرشان امام حسن عسکری (ع) را در این روز ترسیم کرده است. طبق نقل تاریخی امام مهدی (عج) که در این هنگام کودکی پنج ساله بودند، عموی خود، جعفر بن علی (که بعدها به جعفر کذاب معروف شد) از اقامه نماز بر پیکر پدر کنار زدند و خود برای ایشان نماز اقامه کردند.

    🔍با دقت به این نقاشی نگاه کنید. جعفر بن علی در این نقاشی چند ساله به تصویر کشیده شده است؟
    ❓۵۰؟ ۶۰؟ ۷۰؟!
    💡این در حالی است که می‌دانیم امام حسن عسکری (ع) در سال ۲۶۰ ق. در ۲۸ سالگی به شهادت رسیده‌اند و جعفر اختلاف سنی جدی با ایشان نداشته و به احتمال قریب به یقین کوچکتر از امام بوده است.

    🤔در اینجا یک بی‌دقتی کوچک هنرمند نقاش، تصور مخاطب را از واقعیت تاریخی دگرگون می‌کند و فهم او را در این نقطه متوقف نگه می‌دارد. اینکه جعفر کذاب یک جوان بیست و چند ساله‌ی خام خیال و در سودای غصب زعامت شیعیان باشد فرق دارد با آن‌که او را پیرمردی مسن بدانیم که بر سنت عربی به عزای برادر ایستاده و در ظاهر میراث‌دار او بوده است.

    🚦فرایند «تصویری شدن» تاریخ مقدس، اگر از اساس قابل تردید نباشد، این قدر هست که باید با الزامات معرفتی فراوانی همراه شود تا رهزن نباشد.

    وَ لِلّٰهِ الْحَمْد

  • ۷ مرداد ۰۰

    نامه اعتراضی جمعی از شترداران و بازرگانان بغداد به جناب موسی بن جعفر، بزرگ طایفه علویان

    ای پسر پیغمبر خدا؛
    در میان بزرگان شهر بعد از انتشار شایعاتی درباره فرموده‌ی شما به جناب «صفوان بن مهران» آشوب و تشویشی در گرفته است.
    چنین روایت کرده‌اند که حضرتتان از مراوده اقتصادی جناب صفوان با خلیفه بزرگ و کدخدای مشرق زمین، جناب هارون الرشید ناخرسندید.
    آیا بغیر این است که زنده نگه داشتن دین جد شما به آباد بودن مملکت اسلامی و پایداری مناسک و شعائر الهی میسر است؟
    آیا در این دوران طلایی حکومت بنی‌عباس که از چین و هند تا دروازه‌های بیزانس تحت سلطه‌ی خلافت اسلامی قرار دارد، حرکت یکتا امپراطور مقتدر مسلمانان به قصد انجام اعمال حج، چیزی بجز مجد و عظمت اسلام را نوید می‌دهد؟
    آیا به این فکر کرده‌اید که اگر عملی خداپسندانه مثل «کمک به یک مسلمان برای انجام حج» را تعبیر به «مشارکت در بقای ظالم» بفرمایید، آن وقت تکلیف این همه تاجر و بازرگان و کاسب خرده‌پا که هر روز امیدوار به مراوده تجاری با دستگاه ثروتمند و باشکوه خلافت هستند چه می‌شود؟ آیا شما جواب زن و بچه‌های مظلوم آن‌ها را می‌دهید اگر با امتناع از داد و ستد با دربار شب‌ها سر گرسنه بر بالین بگذارند؟
    شما که پسر پیغمبر و محترم در میان مردمان هستید آیا نترسیدید که اگر جناب صفوان، که از شترداران خوش‌نام و مشهور هستند، از همکاری با خلیفه امتناع کنند چه بر سرشان می‌آید؟
    از حضرتتان انتظار زمان‌شناسی بیشتری داشتیم تا در این ایام که سپاهیان اسلام در مرزهای روم با کفار در حال مبارزه هستند، چنین تزلزلی در پشت جبهه‌ها ایجاد نفرمایید.
    در هر صورت صنف شترداران و بازرگانان بغداد که جمع کثیری از مردم و کسبه محترم را نمایندگی می‌کند از عمل به این توصیه جنابعالی معذور است و امیدواریم که بدبینی به خلیفه بزرگ را کنار بگذارید و اتحاد مسلمانان را خدشه دار نفرمایید.

    والسلام
    مردادماه۱۴۰۰

    پ.ن:
    داستان مشهور «صفوان جمال»

  • ۱۱ فروردين ۰۰

    متأسفانه در جدل غیرخردمندانه و کاملاً سیاسی این روزها، وظیفه مستقیم دولت در آموزش رسانه‌ای و تربیت رسانه‌ای نادیده انگاشته می‌شود.
    هر چند که این نکته قابل تأیید است که آموزش رسانه‌ای و تربیت رسانه‌ای حتما باید هسته خانواده را هدف قرار بدهد؛ اما برای اعمال صحیح تربیت رسانه‌ای، خانواده به سه چیز نیاز دارد: آموزش، ابزار و پشتیبانی؛ که هر سه هم موکول به اراده‌ی جدی دولت است.

    دولت جمهوری اسلامی چه وظایفی در تربیت رسانه‌ای دارد؟

    الف) آموزش: شامل طیف گسترده‌ای از آموزش‌ها از سطح دانش تا بینش و گرایش و کنش
    ب) ابزار: مثل اینترنت سما، درگاه‌های ویژه کودک و نوجوان، سامانه‌های هدایت مصرف رسانه و ...
    ج) پشتیبانی: مقررات‌گذاری به نفع تربیت (مثل همان ماجرای اینترنت شبانه و ...)

    البته با فرض زندگی در دوران طاغوت،‌ و بدون محقق شدن هیچ یک از موارد سه گانه بالا، هرگز مسئولیت تربیت از گرده خانواده رفع نمی‌شود. فقط ما به ازای ناتوانی خانواده‌ها در تربیت فرزندان، بر شدت درجه آتش جهنم بر طاغوت و طاغوتیان افزوده خواهد شد!

  • ۲۸ مهر ۹۹

    از «مومو» خوشم آمد.
    حربه‌ی مفید و مؤثری برای ترساندن بچه‌ها و خانواده‌ها از واتساپ! مثل همان «لولو» که مادربزرگ‌ها ما را از آن می‌ترساندند که سراغ خوراکی‌های ته انباری نرویم!

    مقابله با آن هم ساده است. اگر خانواده‌ها آموزه‌های تربیتی را در سطح قصه شنگول و منگول در خانه پیاده کنند، «مومو» راه به جایی نمی‌برد:
    در را به روی غریبه باز نکنید؛
    شماره غریبه را مسدود کنید؛
    پیام غریبه را جواب ندهید.

    سخت است؟

x
x
دسته‌بندی نوشته‌ها

از ابتدای پیدایش اینترنت، کارکردهای علمی و آموزشی آن مدنظر توسعه‌دهندگان و کاربران بوده است. دیجیتال کردن منابع کتابخانه‌ای از اولین تلاش‌ها برای گسترش دانش‌پژوهی در اینترنت بود و تسهیل دسترسی دانش جویان به استادان از طریق رایانامه گامی مهم برای ارتقای تبادلات علمی به شمار می‌رفت. به‌تدریج که فضای مجازی قابلیت‌های بیشتری از خود بروز می‌داد، فعالیت‌های آموزشی هم شکل جدی‌تری می‌یافت تا آن‌که اولین کلاس‌های مجازی و دوره‌های آموزشی الکترونیکی با عنوان e-learning یا همان «رایاد» به وجود آمد. تطور رایاد از ساده‌ترین ابزارهای الکترونیکی تا هوشمندترین سامانه‌های امروزی تنها به دو دهه زمان نیاز داشت. در این دو دهه، فعالان صنعت رایاد، دستاوردهای قابل اعتنایی داشته‌اند و طرح‌های بلندپروازانه‌ای را هم به شکست کشانده‌اند. اکنون کارنامه رایاد باید فارغ از جنجال‌های تبلیغاتی و با دقت ارزیابی شود.

آموزش مجازی چیست و چه تفاوتی با آموزش از راه دور دارد؟
همان‌طور که دیدیم متداول‌ترین سامانه‌های مجازی آموزش از راه دور برای پاسخگویی به پنج نیاز «تأمین منابع آموزشی، اجرای تدریس آموزگار، امکان پرسش و پاسخ، انجام ارزشیابی، اعطای کارنامه» برنامه‌ریزی شده‌اند و این پنج رکن ریشه در نظریه یادگیری شناختی دارند. پلتفرم‌های مشهوری در دنیا برای ارائه خدمات مدیریت آموزش (LMS) بکار گرفته می‌شوند که فراگیرترین آن‌ها Moodle است. این سامانه‌ی متن‌باز آمریکایی که از سال ۲۰۰۲م. معرفی‌شده، به بیش از ۱۰۰ زبان در سراسر جهان توسعه‌یافته و میلیون‌ها کاربر از آن استفاده می‌کنند. محتوای آموزشی در اکثر LMS های به‌روز، در قالب استاندارد SCORM تولید و ذخیره می‌شود.
در ایران هم استفاده از نسخه‌های فارسی شده‌ی مودل رواج دارد و با توجه به بازار آموزش‌های آزاد و دوره‌های مجازی دانشگاهی، ده‌ها شرکت و موسسه خصوصی و دولتی به بهینه‌سازی و استفاده از آن پرداخته‌اند. همچنین استفاده از سامانه‌های «ارتباط تصویری گروهی» مثل Adobe Connect به‌عنوان مکمل و یا بستر آموزش‌های مجازی متداول است.
اما سؤالی که باید به آن پاسخ داد این است که تلقی عمومی از آموزش مجازی چیست؟
آیا آموزش مجازی، یا آن‌طور که فرهنگستان زبان فارسی تصویب کرده «رایاد»، همانی است که باید و می‌تواند باشد؟ یا با یک توسعه مدیریت نشده و غیرعلمی ابزارها در فضای مجازی روبرو هستیم؟ آیا فناوری‌های فضای مجازی صرفاً به‌عنوان کارگزار و زیرساخت ارائه‌ی انواع روش‌های آموزشی درآمده‌اند و یا طراحی ساده‌انگارانه این ابزارها، منجر به محدود شدن آموزش‌های مجازی به همان آموزش از راه دور مبتنی بر نظریه یادگیری شناختی شده است؟ در وضعیت فعلی آموزش‌های مجازی، E را بزرگ نوشته‌اند یا L را؟! E-learning یا e-Learning ؟

هرچند که در سال‌های اخیر، دانشگاه‌ها و مراکز پیشروی آموزشی در جهان به سمت بارور کردن دور‌ه‌های آموزش مجازی با تعامل و گفتگو و ارتباط حداکثر فراگیر و آموزگار رفته‌اند، اما واقعیت آن است که وقتی به گردش مالی صنعت رایاد جهان می‌نگریم درمی‌یابیم که عمده‌ی بازار این حوزه در اختیار آموزش‌های ویدیویی و پلتفرم‌های انتشار ویدیوهای آموزشی است. در ایران این مسئله شدت بیشتری دارد و حتی دانشگاه‌ها و مراکز پیشروی آموزشی هم صرفاً به تولید و انتشار فایل‌های متنی و ویدیو اهتمام دارند. برای نمونه می‌توان به پایگاه‌های آموزشی بزرگ و مهم آمریکایی «آکادمی خان» ، «لیندا»  و «یودمی»  و همین‌طور نمونه‌های ایرانی آن‌ها مثل «فرادرس»  و «فرانش»  اشاره کرد که اعتبار و ارزش خود را مدیون تولید و انتشار ویدیوهای آموزشی هستند. در حقیقت هرچند ابزار ارتباط آموزگار با فراگیر تغییر کرده، اما گویی روش و منطق آموزش نیازی به تغییر نداشته است: آموزش از راه دور در پوسته‌ی آموزش مجازی!
*

البته ضروری است به تحولی که جنبش MOOC (Massive Open Online Course) در ارتقای کیفیت آموزش‌های مجازی ایجاد کرد هم اشاره کنیم.
از کمی قبل‌تر از سال ۲۰۱۰ م. زمزمه‌هایی مبنی بر نیاز به تحول در سامانه‌های سنتی LMS در مجامع دانشگاهی آمریکا بخصوص «استنفورد»، «ام‌آی‌تی» و «هاروارد» به گوش می‌رسید. از پیشگامان علمی این جنبش باید از «جورج زیمنس» نام برد که ازقضا نام او در پایه‌گذاری یکی از نظریه‌های نوین یادگیری یعنی نظریه «ارتباط‌گرایی» (Connectivism) هم مطرح است. توسعه‌ی امکانات فضای مجازی و ارتقای سرعت و کیفیت دسترسی به وب هم زمینه‌ساز این تحول‌خواهی شد و درنتیجه اولین نمونه دوره‌های مجازی «باز» و «انبوه» با حمایت همین دانشگاه‌ها برگزار و با استقبال جمع کثیری از فراگیران روبرو شد. این دوره‌ها دو ویژگی اساسی داشتند:

  1. دسترس‌پذیری آزاد: افراد نیازی به ثبت‌نام در دانشگاه یا مؤسسه خاصی نداشتند و تقریباً بدون پرداخت هزینه به آموزش دسترسی پیدا می‌کردند.
  2. مقیاس‌پذیری: در یک دوره آموزشی به‌طور هم‌زمان تعداد نامحدودی از فراگیران حضور می‌یافتند.

همین اولین تجربه‌ها بود که درزمانی کوتاه منجر به شکل‌گیری موفق‌ترین سامانه‌های آموزش آزاد در جهان مثل «کورسرا»، «یوداسیتی» و «ادکس» شد. هرچند که این سامانه‌ها و نمونه‌های مشابه آن‌ها همچنان از ویدیو به‌عنوان اصلی‌ترین رکن آموزش مجازی بهره می‌برند، اما مووک‌ها به‌تدریج به سمت تعاملی‌تر شدن و ارتباط چند سویه آموزگاران و فراگیران با یکدیگر رفتند و همین تغییر در روش یاددهی-یادگیری منجر به افزایش کیفیت آموزش و رضایت بیشتر فراگیران شد. تا جایی که نیویورک‌تایمز در مقاله‌ای سال ۲۰۱۲ م. را سال مووک نامید و بعد از آن اقبال نهادهای رسمی آموزشی به مهاجرت از LMSها به MOOCها شدت زیادی پیدا کرد و امروز گسترده‌ترین نوع آموزش مجازی رسمی دانشگاهی در جهان را مووک‌ها تشکیل می‌دهند.

*
در اینجا مرور برخی آمار و اطلاعات جهانی مفید به نظر می‌رسد. در آخرین گزارش پایگاه تخصصی Docebo که با عنوان «روندهای رایاد ۲۰۱۹» منتشر شده، حجم رو به کاهش بازار رایاد در سه قالب «پلتفرم‌ها»، «سرویس‌ها» و «بسته‌های محتوایی» به این شرح گزارش و پیش‌بینی شده است:

در مقابل رشد منفی پیش‌بینی‌شده برای رایاد سنتی (خودآموزها، منابع آموزشی و یادگیری گروهی) در برخی قالب‌های نوآورانه یادگیری فناورانه پیش‌بینی رشد قابل ملاحظه می‌شود که از آن جمله «یادگیری مبتنی بر بازی» Game based learning (GBL) و «یادگیری مبتنی بر شبیه‌سازی» (Simulation based learning) است. همچنین «یادگیری بر پایه علوم شناختی» (Cognitive Learning) و «یادگیری موبایلی» (Mobile Learning) نیز رشد مختصری خواهند داشت.
به نظر می‌رسد «تغییر نسلی یادگیرندگان» و «تغییر ابزارهای کاربری فضای مجازی» در سال‌های اخیر اصلی‌ترین دلیل این کاهش و افزایش‌ها باشد.

نیم‌نگاهی به انتظار رشد فناوری‌های آموزشی در سال ۲۰۲۰ م. نشان می‌دهد که از یک‌سو بازار رایاد سنتی (آموزش برخط، سامانه‌های مدیریت آموزش، منابع باز‌ آموزشی و ...) به اشباع خود نزدیک شده و از سوی دیگر فناوری‌های آموزشی جدید مثل برنامک‌ها، هوش مصنوعی، واقعیت افزوده، محتوای ساخت کاربر و ... در حال خیز برای رشد جدی هستند.
اگرچه آمار دقیقی از وضعیت ایران در این عرصه وجود ندارد، شواهد میدانی حاکی از رکود پایگاه‌های سنتی آموزش مجازی و استارتاپ‌های آموزشی سنت گرا است. هر چند در طرف مقابل هم رشدی مشاهده نمی‌شود.

مقایسه فرایند یادگیری-یاددهی در یک سامانه سنتی رایاد و سامانه‌های مدرن آن می‌تواند چشم‌انداز آینده‌ی این صنعت را روشن کند. در رایاد سنتی، مبتنی بر نظریه یادگیری شناختی، یک فرایند خطی و یک‌سویه برای یادگیرنده طراحی شده و محتوای از پیش تعیین‌شده به شکل قالبی و صلب در اختیار او قرار می‌گیرد. درصورتی‌که در سامانه‌های به‌روز یادگیری الکترونیکی، مبتنی بر نظریات جدیدتر «ساخت‌گرایی» (Constructivism) و «ارتباط‌گرایی» (Connectivism)، فرایندهای تودرتو و رفت و برگشتی برای یادگیرنده و منابع و محیط یادگیری در نظر گرفته می‌شود.

به نظر می‌رسد سامانه‌های آموزشی به‌تدریج در حال دور شدن از فرایندهای آموزش از راه دور هستند و آینده‌ی آموزش مجازی را با توجه به ابعاد متنوع پدیده‌ی یادگیری به سمت «یادگیری اجتماعی» (Social Learning) سوق خواهند داد. در این شیوه‌ی جدید آموزش بیش از هر زمان دیگری منعطف و منطبق با خواست و نیاز فردی یادگیرنده خواهد بود و فرایند یادگیری-یاددهی در محیطی مجازی اما اجتماعی رخ خواهد داد. نتیجه‌ی این فرایند جدید، آموزش‌های کاربردی‌تر و کاملاً متناسب با نیازها و شرایط روز خواهد بود.

آموزش مجازی چه کاربردی برای کودک و نوجوان دارد؟
هر چند آموزش مجازی در ذات خود مانعی برای بهره‌برداری کودکان و نوجوانان ندارد، اما به خاطر بازار مصرفی بزرگ آموزش عالی و بسنده کردن عمده‌ی سامانه‌های آموزش مجازی به روش‌های آموزش از راه دور، تاکنون رایاد در قالب سنتی خود مخاطب جدی کودک و نوجوان نداشته است. البته اقبال نهادهای آموزشی به تولید ویدیوهای آموزشی و سهولت استفاده از این قالب یک‌سویه‌ی رسانه‌ای برای کودکان و نوجوانان، سهم اصلی بازار رایاد K12 (مدرسه‌ای) را در اختیار ویدیوهای آموزشی قرار داده است. اما همان‌طور که گفته شد، پیش‌بینی می‌شود که در آینده نزدیک، رکود روش‌های سنتی رایاد، با رویش فناوری‌های یادگیری نوین مبتنی بر شبیه‌سازی، بازی و یادگیری اجتماعی توأمان باشد که همگی برای کودکان و نوجوانان جذاب و قابل‌استفاده است.
طبیعتاً همان‌طور که برای تولید محصولات فرهنگی و رسانه‌ای ویژه کودکان و نوجوانان به بینش و مهارت‌های ویژه‌ای نیاز است، برای مناسب‌سازی آموزش مجازی با اقتضائات دوران کودکی و نوجوانی نیز باید از دانش و تخصص خبرگان تعلیم و تربیت (pedagogist)، روانشناسان کودک، تکنولوژیست‌های آموزشی (Educational technologists) و همچنین هنرمندان خبره در کنار هم بهره گرفت. همچنین از نقش متخصصان بازی‌وارسازی (Gamification) در ارتقای جذابیت و کارآمدی طراحی محصولات و خدمات آموزشی نباید غفلت کرد.
*
علاوه بر این در زمانه‌ای زندگی می‌کنیم که شناخت تفاوت‌های نسلی کودکان و نوجوانان با پیش‌فرض‌های مرسوم درباره‌ی این رده‌ی سنی بسیار ضروری است. نسلی که اکنون در دوره کودکی و نوجوانی قرار دارند و با عنوان «نسل Z» (Generation Z) از آن‌ها نام برده می‌شود، خصلت‌های ذهنی و رفتاری متفاوتی با نسل‌های قبلی دارد. افراد «نسل Z» از وقتی که چشم به جهان گشوده‌اند در اطراف خود به‌طور گسترده‌ای با فناوری‌های پیشرفته‌ای نظیر تلفن‌های همراه، وب، رسانه‌های اجتماعی، پیام‌رسان‌ها، ام‌پی‌تری پلیرها، بازی‌های دیجیتال و ویدیوهای درخواستی مواجه بوده‌اند و در باقی عمر خود به‌شدت از ارتباطات و رسانه‌های دیجیتال استفاده خواهند کرد. به همین دلیل برخی به این نسل نام «شهروندان دیجیتال» داده‌اند.

از همین روی برای طراحی آموزش‌های مجازی ویژه کودکان و نوجوانان نسل دیجیتال، علاوه بر الزامات مرسوم طراحی رسانه‌ای برای دانش آموزان، باید خصلت‌های ویژه‌ی نسلی آنان را هم در نظر داشت و از چنین دستورالعمل‌هایی پیروی کرد:

  • فراگیران دیجیتال به تکرار کردن محتوا تشویق شوند تا سطح یادگیری‌شان بالاتر برود.
  • محتوا ساده باشد. فراگیران دیجیتال برای رمزگشایی از محتوا وقت نمی‌گذارند.
  • وعده‌های یادگیری کوچک باشد. مثل نیش زنبور: کوچک ولی مؤثر.
  • ارائه خطی و متمرکز محتوا فایده‌ای ندارد. باید برای فراگیران دیجیتال، شبکه‌ی مفاهیم ساخته شود.
  • آموزش باید سرگرم‌کننده و بازی‌وار باشد. فراگیران دیجیتال عادت ندارند جدی باشند!

بکارگیری این ترفندها کمک خواهد کرد که اقبال نسل جدید به استفاده‌ی آموزشی از فضای مجازی و کاربری سامانه‌های یادگیری مجازی افزایش یابد. اما باز هم نمی‌تواند عمق اثرگذاری و حیطه‌های یادگیری مجازی را افزایش دهد. پس همزمان با پیگیری دستورالعمل‌های بهینه‌سازی آموزش برای نسل دیجیتال، باید به فکر غنی سازی محیط‌های غیرمجازی آموزشی برای درگیر کردن بیشتر این نسل با موضوعات آموزشی بود.


این یادداشت، بخش کوتاهی از یک گزارش ده‌هزار کلمه‌ای است که به درخواست معاونت محتوای مرکز ملی فضای مجازی درباره وضعیت آموزش مجازی در ایران و جهان نگاشته‌ام که در نسخه نهایی منتشر شده این گزارش هم منتشر شده است.

گفتگوها (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی