حتماً شنیدهای که: معلمی شغل انبیاست؛
و حتماًتر شنیدهای که: معلمی اشتعال است و اشتغال نیست.
و میگویمت که:
معلمی شاید شغل انبیا باشد، ولی اشتغال انبیا نیست.
لذا هر پیامبری که میبینی اشتغال اساسیتری از پیامبری هم دارد:
از چوپانی و گلهداری که مربوطتر است(!) بگیر تا نجاری و زراعت و تجارت!
این ها اشتغال جسم است و پیامبری دغدغهی روح.
و از همین روست که در این روزگار، پیامبری پاره وقت میشود. اشتغالات در عصر مدرنیته عمدتاً روحگیرتر از آن است که پیامبری تمام وقت باشد.
حقیقت را میدانم و واقعیت را میبینم.