
(مدرسه به مثابه یک راه حل برای رفع فقر فرهنگی)
همه چیز از یک صبح سرد پاییزی شروع شد.
آفتاب نزده، ما به قصد بازدید از یک مجموعهی آموزشی فرهنگی در یکی از شهرستانهای حاشیهی کویر، که سه ساعتی با تهران فاصله دارد، حرکت کردیم. اما در ادامهی روز، چیزهای بیشتری از ظرفیتهای یک نهاد آموزشی در منطقهای روستایی دستگیرمان شد. خیلی بیشتر از آشنا شدن با شیوههای نوین آموزشی و یا مشاهدهی اثربخشی خلاقیت و پشتکار در انجام مأموریت.
چهار شماره فصلنامهی وارثین را از تابستان ۸۷ تا بهار ۸۸ در سازمان دانشجویان جهاد دانشگاهی سردبیری کردم. تجربهی خوب و لازمی بود. در آخرین سرمقالهای که برای وارثین نوشتم جمعبندی کوتاهی کردم بر روند حرکت اردوهای جهادی که برآیندی بود از مصاحبهها و مقالههای آن شماره با چاشنی تجربههای خودم.
از لحاظ اهمیت پیشبینی این سیر، این بخش کوتاه را در «از سر نوشت» منتشر میکنم.
مهر ۹۲