برای رسیدن به فهم عمیق و دقیق از آموزش در فضای مجازی لازم است که به گذشتههای دور برگردیم و ریشهی نیازهای بشر و ابتکاراتی که بهواسطهی ابزارهای ارتباطی و رسانهها برای رفع آنها به وجود آمده مرور کنیم.
یکی از این ابتکارات توسعه آموزش از راه دور با هدف تحت پوشش قرار دادن فراگیران دور از مرکز و همچنین توسعه آموزشهای مادامالعمر برای عموم شهروندان بوده است. در دورههای مختلف تاریخی، ابزارهای رسانهای بهتناوب بهعنوان بستری برای رفع این نیاز در آمده و مورد استفاده قرارگرفتهاند. یک روز پیک و پستچی، روز دیگر رادیو و تلفن و امروز فضای مجازی.
آموزش از راه دور (Distance education) چیست؟
در دورههای تاریخی گذشته، همگام با توسعهی ارتباطات از راه دور با ابزارهایی از جنس چاپار و پیک، و در کنار کارکردهای اصلی این پیغامرسانیها یعنی امور نظامی و اداری و حکومتی، توسعهی کارکردهای علمی این ابزار در میان علما و دانشمندان و نویسندگان و معاریف شناختهشده و مطرح بوده است. به گواهی تاریخ، رسالههای بیشماری با هدف برقراری ارتباط فکری و علمی میان اندیشمندان شهرهای دور نگاشته شده و مکاتبات بسیاری ازایندست برای ما به یادگار مانده است.
بهتدریج و با عمومیتر شدن امکان ارسال و دریافت پیغام، اولین گونههای آموزش از راه دور در میان استادان و شاگردان در مناطق دور از هم به وجود آمد. بعد از انقلاب صنعتی و توسعه راهآهن و تولد سامانههای پست عمومی در جهان، نظامهای رسمی آموزشی به فکر پوشش دادن فراگیران در نقاط دورافتاده و محروم از خدمات متمرکز آموزشی افتادند و بدینسان اولین دورههای آموزش از راه دور پستی جهان با عنوان «آموزش مکاتبهای» در نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی ابداع شد.
اختراع رادیو نیز بهسرعت در خدمت آموزش از راه دور در آمد و ایستگاههای رادیویی محلی و حتی فرستندههای خصوصی در سرزمینهای پهناوری مثل امریکا یا استرالیا به پخش برنامههای آموزشی برای مخاطبان پرداختند. ترکیب رادیو و پست در برقراری ارتباط دوطرفه و چندبعدی (ارسال منبع آموزشی، جریان سؤال و جواب بین شاگرد و معلم، برگزاری آزمون از راه دور) بهنوعی نقطه اوج این نوع از آموزش محسوب میشد. در یک قرن اخیر اختراع تلویزیون و گسترش خطوط تلفنی هم به کمک ابزارهای قدیمیتر آمد و کیفیت، وسعت و میزان ارتباط بین معلم و فراگیر از راه دور را گسترش داد.
فهم اولیه از «فضای مجازی» بهعنوان بستری برای «برقراری ارتباطات و انتقال اطلاعات» این زمینه را در خود داشت که اولین نسل از آموزشها مبتنی بر فضای مجازی ذیل مفهوم قدیمی «آموزش از راه دور» تعریف شود. یعنی امکانات و ابزارهای فضای مجازی در راستای مأموریتهای شناختهشده و سنتی آموزش از راه دور سازماندهی شود. ارکان تشکیلدهنده آموزش از راه دور که فضای مجازی همهی آنها را در خود جمع کرد از این قرار است:
- قرار گرفتن منابع و مراجع آموزشی در اختیار فراگیر
- ارتباط نوشتاری، صوتی یا دیداری آموزگار با فراگیر
- گفتگو و سؤال و جواب آموزگار با فراگیر در خلال آموزش
- ارزشیابی گامبهگام یا نهایی آموزگار از فراگیر
- اعطای گواهی یا نمره و تأییدیه تحصیلی به فراگیر
متداولترین سامانههای مجازی آموزش از راه دور نیز برای پاسخگویی به این پنج مأموریت برنامهریزی شدهاند.
آموزش از راه دور چه کاربردی برای کودک و نوجوان دارد؟
با نگاهی دقیقتر به تاریخچهی آموزش از راه دور متوجه میشویم که اکثر موارد اینگونه از آموزشها مربوط به سطوح عالی آموزش و تحصیلات تکمیلی بوده است و کمتر موردی را میتوان پیدا کرد که آموزشهای مکاتبهای گروه هدف کودک و نوجوان را مخاطب قرار داده باشد.
احتمالاً مهمترین علت این امر، محوریت دادن به نظریات رفتارگرایان در یادگیری کودک و نوجوان است که در اوایل قرن بیستم میلادی به جریان اصلی فکری در تعلیم و تربیت تبدیل شد. ایدهی اصلی «رفتارگرایی» (Behaviorism) آن است که یادگیری شامل تغییر در رفتار به دلیل اکتساب، تقویت و استفاده از ارتباطات بین محرکها از محیط و پاسخهای قابلمشاهدهی فرد است. رفتارگرایان به تغییرات قابلاندازهگیری در رفتار علاقهمندند. نظریهپردازان رفتارگرا معتقدند پاسخ به یک محرک وقتی تقویت میشود که پاداش مثبتی در مقابل آن داده شود و از سوی دیگر، پاسخ به محرک با تمرین و تکرار قویتر میشود. با این نگاه طبیعتاً آموزش از راه دور نمیتواند اهداف مهم تربیتی کودک و نوجوان را برآورده کند. چون شکل دادن به رفتار و آموزش آداب از مهمترین مقاصد آموزش کوچکسالان است و از راه دور امکان مشاهده رفتار و تأثیر مستقیم بر رفتار متربی از طریق محرکها وجود ندارد.
مهمترین مشوق و حامی آموزش از راه دور «روانشناسی شناختی» (Cognitive psychology) است که در اواخر دههی ۱۹۵۰ آغاز شد و مرحلهی بعد از رفتارگرایی را شکل داد. در این نظریه، برخلاف دیدگاه رفتارگرایان، انسانها دیگر بهعنوان مجموعه پاسخ به محرکهای خارجی شناخته نمیشوند، بلکه پردازندههای اطلاعات هستند. روانشناسی شناختی به پدیدههای ذهنی پیچیده که توسط رفتارگرایان نادیده گرفته شد، توجه کرد و با ظهور رایانه بهعنوان دستگاه پردازندهی اطلاعات که شبیه به ذهن انسان بود، تحت تأثیر قرار گرفت.
در روانشناسی شناختی، یادگیری در قالب کسب دانش درک میشود: یادگیرنده یک پردازندهی اطلاعات است که اطلاعات را جذب میکند، عملیات شناختی را بر روی آن انجام میدهد و این اطلاعات را در حافظه ذخیره میکند. بنابراین، روشهای مطلوب آموزش، سخنرانی و خواندن کتابهای درسی است؛ و در حالت افراطی آن، یادگیرنده کسی است که منفعلانه دانش را از معلم دریافت میکند.
ذیل نظریه یادگیری شناختی، آموزش از راه دور میسر و حتی مطلوب است. محتوای سخنرانی آموزگار از طریق واسطهای رسانهای مثل جزوهی مکتوب، رادیو و حتی نوارهای صوتی مغناطیسی به فراگیر تحویل داده میشود و از آن بعد وظیفهی یادگیری بر عهدهی خود فراگیر است. او با مطالعه و مرور محتوا و منابع یادگیری که در اختیارش قرار گرفته، سعی در انتقال محتوا به ذهن خود میکند و بهاینترتیب یادگیری محقق میشود. با این تعریف امکان یادگیری از راه دور لااقل برای کودکان و نوجوانانی که امکان برقراری ارتباط با منابع ضبطشده را داشتند به وجود آمد. با توجه به تغییرات ذائقهی نسلها در دهههای اخیر عمدتاً آموزش از راه دور برای کودکان و نوجوانان مشتمل بر فیلمهای ضبطشده و استفاده بیشینه از حاملهای چندرسانهای بوده است.
فضای مجازی نیز بهعنوان یکی از بسترهای انتقال چندرسانهای در این قالب ایفای نقش کرده و از انواع ابزارهای چندرسانهای برای برقراری ارتباط آفلاین و آنلاین با دانشآموزان و منتقل کردن محتوای درسی در قالب صدا و تصویر معلم، فیلمهای کمکآموزشی و فایلهای متنی کتاب و جزوات درسی استفاده میشود.