وبلاگ یک رسانه است و سهل و رایگان بودنِ استفاده از آن، وسوسهی کشیدهشدنش را به متن هر فعالیت یا فرآیندی تشدید می کند. نو بودنِ رسانهی وبلاگ نسبت به رسانههای دیگر (حتی خودِ اینترنت) هم، علاقه و انگیزهی نوجویان که اکثراً طبقهی جوان و جوانمرد (!) جامعه هستند را در استفاده از آن افزون میکند.
نظام آموزش و پرورش ما هم که مبتنی بر رسانه های قدیمی و تکراریِ معلم، گچ و تخته، نقشه و کره جغرافیایی و قس علی هذا است، به شدت مستعدِ بازشدن پای اینترنت و بخصوص وبلاگ به آن است.
«رسانه» واسطِ پیام میانِ فرستنده و گیرنده است و با یک تحلیلِ سادهی خطی، در نظامِ فعلیِ آموزش و پرورشِ ما، وبلاگ میتواند ضمن حضور در جایگاه های قبلیِ رسانه، جایگاههای جدیدی برای خود تعریف کند. در ذیل به اختصار به تبیین این جایگاهها و ذکر نمونه هایی از آن بسنده میکنیم:



















